با تشکر از تمامی دست اندرکاران کمک به وبلاگ نويسان پشيمان و غیر پشیمان، من چند مسأله را درک نميکنم اول از همه این آقا ابطحی چطوری يک شبه شجاعتش گل کرده و به جنگ مرتضوی رفته؟ آيا آقا ابطحی پشتش به يک جاهای داغی گرمه که ناگهان رابين هود شده؟ يکی از دوستان که بيشتر از من حاليش است یادآور نکات جالبی شد. ابطحی خودش وبلاگ نويس است و پس از شروع وب نوشت بسيار خوشخوشانش شد که ميتواند راحت و بدون دغدغه بنوييسد. در مقاله معروف "عنکبوت" که در کيهان چاپ شد، ابطحی متهم به سازماندهی وبلاگ ها و وبلاگ نويسان برای آوردن فشار به جمهوری اسلامی شد. بعد از "عنکبوت" هم از او به دادگاه ويژه روحانيت در رابطه با مطالب او در وب نوشت شکايت شد. در دستگيری های اخير، از وبلاگ نويسان پشيمان و غير پشيمان خواسته بودند که در مورد شخص ابطحی تک نويسی کند. به عبارت ديگر این دستگيريهای فعالان اینترنتی تبديل به يک مسأله شخصی برای ابطحی شد. آقا ابطحی که عاشق جوانان است نمي خواهد ارتباط خود را با جوانان از دست بدهد. این ارتباط برای ابطحی از راه سايتهای چون ارکات و وب نوشت ميسر شده و ابطحی نيز تا آنجا که بتواند از این دنيای مجازی دفاع خواهد کرد. ابطحی هنوز آماده به ترک دنيای سياست نيست، و مطرح کردن پرونده های فعالان اینترنتی به او بار ديگر اجازه ابراز وجود سياسی داده که از آن بسيار لذت ميبرد. پوز زنی های بين راست و چپ هم که بماند. در هر حال این شجاعت ابطحی بسيار شايسته و بجاست.ولی من هنوز هم قانع نشدم که ابطحی پشتش فقط به خاتمی گرم است، این شجاعت رابين هوديش پچيده تر از این به نظر ميرسد که عقل بنده برسد. اگر شما تئوری خاصی داريد، بگوييد