مقاله ای که قرار بود در مورد "سیاست های جغرافیایی حقوق بشر، کدام بشر، کجا" بنویسم، خاطرتان که هست؟ همان مقاله که چون بلافاصله بعد از جایزه حقوق بشر گرفتن امید معماریان عزیز بود، نیک آهنگ به دلایل سیاسی به من توصیه کرد که چاپش نکنم. البته این سیبیل ما که رسانه نیست و این مزخرفاتی هم که من اینجا می نویسم صرفا به خاطر این هست که خدای ناکرده حناق نگیرم. ماجرا از اینجا شروع شد که چندی پیش نیک آهنگ افتاده بود به غصه خوری که من برای وطنم چه کرده ام! من یک زنگی به او زدم و گفتم که نیک آهنگ جان واقعا که موجود بی خاصیتی هستی و هیچ غلطی برای وطنت نکرده ای الان هم دیر نشده کار دارم برایت کارستان. مدت مدیدی است که این دکان های حقوق بشری بحث خاله زنکی/عمومردکی جمع های دوستانه ما شده است. همه ما پشت پرده بسیاری از این دکان های حقوق بشری را می دانیم و هیچ نمی گوییم. به نیک آهنگ پیشنهاد کردم که برای آگاهی همین چند نفر خوانندگان مستهجن سیبیل و محترم یادداشت های نیک آهنگ کوثرهم که شده، آنچه را که می دانیم بیان کنیم. منتهی، از آنجا که نیک آهنگ عقلش از من بیشتر می رسد، نام کسی را نخواهد برد. ولی بدانید و آگاه باشید که بنده به شخصه نام کسی را از شما دریغ نخواهم کرد.
فعلا نکات جالب توجهی را که نیک آهنگ به آنها اشاره کرده بخوانید تا با هدف دراز کردن دکان های حقوق بشری در آمریکا هر روز پستی بنویسم!