من امروز شما را جستجو کردم
و عکسی يافتم
شما بوديد
که چشمانتان به افق خيره بود
نگاهی جديد
عينکی جديد
لبهای کلفتتان
و سر کچلتان
روی تن سياه تان
با کرواتی سياه
نصب شده بود
و دورش را
دستمالی ابريشمی
آذين می داد
من امروز شما را جستجو کردم
نگاهی جديد
کراواتی جديد
دستمالی جديد
و عنوانی جديد
من امروز شما را جستجو کردم
و شما ديگر
خداشناس نبوديد
زير عکس شما نوشته بودند
مهدی خلجی
متخصص الهيات
و شما همچنان وجود نداشتيد