سيروس تسليمی از مسافرتش به سوئد و ديدار با خواهرش سوسن می گويد و گله ای هم از مسئولين فرهنگی ایران می کند. همه چيز به کنار، قسمت مورد علاقه من البته عکس با حجاب سوسن تسليمی است کنار شوهر سوئدی اش و حضور دوباره او در مطبوعات ایران، این بار با شکل و شمايل زن محجوب شوهر دار و نه "معشوقه فلان کارگردان بهايی".
نتيجه گيری به سبک خانم دکتر احمدی نيا: انسان بايد جامعه ای را که از آن می آيد خوب بشناسد و به تمامی عرف ها و سنت های آن تن دهد و اگر هم تن نمی دهد، لااقل آرام آرام نافرمانی فرهنگی کند که نه سيخ بسوزد و نه کباب و هم مادر عروس راضی باشد و هم عمه داماد و در نهايت از همه مهمتر انسان بايد کلاً مهربان باشد و دل منتقدين غيرتی مجله فيلم را هم بدست آورد.
و البته در نهايت زنده باد سوسن تسليمی که تن به این ننگ نداد.
لينک از وبلاگ
مجيد سينکی، نافرمان ترين موسيقی دانان و جزو بهترين اتفاقات زندگی من. در ضمن يک نفر به این آقای سينکی پينگ کردن را ياد بدهد لطفاً.