اميد آقا جان،
ديدم از عنوان سخنرانی آتی گنجی نوشته ای که "آپارتايد جنسی است." ديدم باز هم به روش بسيار پسنديده و مودبانه خودت آمده ای يک هشداری به گنجی بدهی که "بم بم جان آپارتايد جنسی نمنه دی؟ [ترکلر معذرت استيرم] اولاً که دادش منظورت آپارتايد جنسی يا جنسيتی است؟ بعد هم اميد آقا جان منظور شما از هرکدوم چيچيه؟ چون جان شما جان آقای آشوری والّله هنوز تکليف ما فارسی-نویس هابا این جنسی-جنسيتی معلوم نيست.
اگر منظور گنجی از "جنس" همان باشد که آقای آشوری فرموده اند که خوب گنجی لطف کرده است و گوشه چشمی به مسايل نسوان انداخته است (اما مثلاً بنده خدا خانم کار بدون مانيفست پانيفست کلی پيش کسوتی کرده اند و اینها). ولی وای و هوار آگر منظور گنجی آپارتايد جنسیتی باشد که در این صورت يک نفر بايد زنگ بزند کون-کلاب و گنجی را توجيه کند که این جنسی همان جنسیتی نيست ها. و خلاصه نر-گا (معادل در دست تعمير آقای آشوری برای کونی) و ماده-گا را هم شامل می شود و برای اینکه خيلی هم قاط بزنيد دوجنس-گا هم داريم که حالا بياييد و درستش کنيد که هرچی-دلم –خواست-گا ها و نه-گا ها و به-گا ها را چه کنيم. حالا من تصدق سر این گنجی بروم این عنوان از این سخت تر نمی شد که انتخاب کند؟ والّله به خدا این دکتر سيما فرنگی خود ما که اصلاً متخصص امور جنسی/جنسيتی/ جنسگونگی و امثالهم هست هم بعضی وقت ها قاط می زند که منظورش از جنسيت چيست!!
حالا هم اگر ملا لغتی بازی در نياوريم، من می دونم شما هم می دونيد امید آقا جان، که گنجی يک شب خوابيده بعد صبح بلند شده گفته "ددم وای ما این همه روشنفکر بازی در آورديم زن ها يادمان رفت." بعد هم فوراً زنگ زده به مسئولين امر که آقا ما همه مسائل حقوق بشری را مشمول شديم غير از این ضعيفه ها که این شديداً برای مانيفست های فعلی و آتی ما ضايع است.
و البته برای اینکه خيال شما کونی های عزيز و شما بارونی های گرامی را راحت کنم گنجی عجالتاً منظورش از آپارتايد جنسی این نيست که حق و حقوق شما را احيا کند.
در سخنرانی گنجی در دانشگاه ام. آی. تی که در باب جهان شمولی حقوق بشر بود گنجی فرمودند که اگر قدرتی باعث شود که بشری دردی فيزيکی يا روحی را متحمل شود حقوق این بشر ضايع شده است و این يک مساله جهان شمول است و شامل همه بشر ها با همه قيافه ها، جنسيت ها، و فرهنگ ها می شود ( به ارواح گذشتگانم این جمله کاملاً جدی و از طنز عاری است).
و خوب برای اینکه ما گنجی را انگولک ديالکتيکی ای کرده باشيم دست خود را برای سووال بالا بريدم و در کمال جديت به زبان انگليسی پرسيدم:
آقای گنجی من برای شما احترام زيادی قائلم و این سووال صرفاً می خواهد شما را انگولک ديالکتيکی کند. شما که از جهان شمولی حقوق بشر در چهارچوب قدرت صحبت می کنيد، در مثالهايتان تنها به قدرت در شکل دولت يا حکومت نگاه می کنيد. بسياری از انديشمندان معتقدند که قدرت می تواند همان نرم ها و عادت های اجتماعی باشد. به عنوان مثال گروهی از فراهنجار های ایرانی برای شما نامه نوشته اند و از شما در مورد حق و حقوقشان سووال کرده اند. من می خواهم بدانم که پاسخ شما به این گروه چيست و حقوق آنها در این چهارچوب جهانشمولی کجا قرار می گيرد."
من این سوال را پرسيدم و دمش گرم آقای دکتر بنو عزيزی بدين سان ترجمه کردند:
"آقای گنجی ایشون در مورد قدرت عرف و حق حقوق همجنس-دوستان می پرسند"
محض اطلاع کونی ها و بارونی های عزيز گفته باشم که در این لحظه کل شنوندگان ایرانی که معنی لغت "کويير" را نمی دانستند جميعاً با شنيدن لغت همجنس-دوست به ريش من و شما خنديدند. و خلاصه گنجی هم لبخندی زد و گفت: "من بايد برگردم ایران!" و بعد هم اضافه کرد که "همين فرهنگ خود شما هم [فکر کرده بود من آمريکايی ام، وگرنه کونی ِایرونی که نداريم!!] با این قضييه مشکل دارد." در نهايت هم خوب گنجی خودش اعتراف کرد که ترجيح می دهد جواب من را ندهد.
حالا دوستان پی.جی. ال. او ای عزیز، راستش را بخواهيد من هم که نامه شما به گنجی را ديدم کمی به ريشتان خنديدم که بابا اینها هم از گنجی چه انتظاراتی دارند.
ولی با عيال که حرف می زديم به این نتيجه رسيديم که ای بابا این گنجی که می گويند با پونز به سر زن های بد- حجاب روسری می چسبانده و پاسدار و اطلاعاتی بوده است اگر امروز به فکر نسوان است همين امروز فردا هم به او گوشزد می کنند که "بم بم جان این کونی ها هم جوز دموکراسی ليبرالند و شرمنده مجبوريم آنها را هم داخل آدم حساب کنيم. "
خلاصه نگران نباشيد. سخنرانی آتی گنجی ربطی به شما ندارد، ولی انشاالّله آن روزی که گنجی هم کاملاً ليبرال شود و فعالين حق و حقوق کونی ها و بارونی ها از بيکاری سماق بمکند نزديک است.
فعلاً اما بازار حق حقوق زنان داغ تر است و بنده هم تا اطلاع ثانوی در حوزه فارسی نويسی فمنيستم و در حوزه فرنگی نويسی کويير!!