دوستان اصلاحاتی، خبر نگاران، نويسندگان، روشنفکران زيادی در سالهای اخير به کانادا آمد و شد ميکنند. از چند نفر از همين ها بود که شنيدم که زيبا کاظمی از اقوام بهزاد نبوی بوده و برای گرفتن عکس از خانواده های زندانيان سياسی احتياج به مجوز داشته. بهزاد نبوی برای او مجوزش را درست ميکند، مرتضوی و دوستان که متوجه ميشوند کاظمی را مورد تعقيب و بررسی قرار ميدهند. خلاصه آنکه کاظمی را ميگیرند که بهزاد نبوی را ناکار کنند، کاظمی که پشتش به نبوی گرم بوده در هنگام بازجويی زياده روی ميکند و نتيجه را هم که همه ميدانيم. حال من صحت و سقم این داستان را نمیدانم. جايی هم نخوانده ام که کسی به این مساله اشاره کند. فرض کنيم که این داستان درست است و بگذاريمش به حساب تاريخ شفاهی.به عبارتی مرگ کاظمی را يک بازی سياسی جناحی رقم زد. تاريخ شفاهی ایران هم پر از چنين قربانيان است. تفاوت این قربانی با باقی قربانی ها کانادايی بودنش بود
مرگ کاظمی در کانادا هم گرد و خاک سياسی عجيب غريبی به پا کرد. در پارلمان کانادا روزی نبود که دولت ليبرال مورد حمله جناح مخالف قرار نگيرد. مرگ کاظمی تبديل شد به يک بازی سياسی مثل هر چيز ديگر در کانادا. مخالفين دولت ليبرال بارها از نخست وزير مارتين خواستند که توضيح دهد که چرا فشار بيشتری به ایران نياورده...و جناح محافظه کار هم که هميشه پيشنهاد های و اتهامهای عجيب و غريب در آستين داشت. اخيرا هم رهبر حذب محافظه کار حزب ليبرال را به همکاری با جمهوری اسلامی متهم کرد
در این ميان هم جوانی سرگردان به نام استفان هاشمی متوجه شد که مادر ميانسالش را از دست داده و بازيچه دست سياستمداران کانادايی شده. استفان هاشمی را دوبار تا کنون در جمع دوستان ملاقات کرده ام. قبلا مدل بوده و بايد بگويم بسيار آدم معمولی است. با وجود اینکه از کودکی در کانادا بوده به هيچ کدام از زبان های فرانسه و يا انگليسی مسلط نيست. نميتوانم بگويم که کند ذهن است ولی نه زبان سياسی را ميداند و نه حتی با راهنمايی وکلايش توانايی پيش بردن پرونده مادرش را در ميان این همه سياست بازی دارد. به دنبال عدالت است، ولی مطمئن نيست چه عدالتی ميخواهد. اگر مادرش در کانادا بطور تصادفی توسط پليس مونتريال به قتل ميرسيد قضيه خيلی متفاوت بود. تمامی مسئولين محاکمه ميشدند و استفان هم در آخر مقدار زيادی پول برای جبران خسارت روحی و جانی دريافت ميکرد. شايد هرگز مجبور نبود کار کند. استفان هاشمی انتظار چه عدالتی را ميتواند داشته باشد؟
بحث عدالت برای کاظمی بحث بسيار پيچيده ای شده. مانند مرگ کاظمی، عدالتش هم بازی سياسی شده. آنها که به فکر اصلاحات در ایران اند و جانشان از دست مرتضوی به لبشان رسيده، به هر بهانه ای نام آقا مرتضوی را به عنوان قاتل علم می کنند و خواستار برکناری مرتضوی اند. دست راستی های فرنگی و اپوزيسيون هايی که خواستار برکناری جمهوری اسلامی هستند هم مرگ کاظمی را سرمايه سياست های نيو کانسروتيوی خود کرده اند. آنها که دلشان از حزب ليبرال کانادا خون است، به هر بهانه ای نحوه برخورد این حزب با پرونده کاظمی را نقد ميکنند.اهميت سياسی این پرونده، بسيار است. اهميت انسانی این پرونده است که تحت شعاع مسايل سياسی قرار گرفته
در سخنرانی خصوصی فيليب مک کينون سفير سابق کانادا در ایران در ميان جمعی در دانشگاه تورنتو يکی از حضار از او پرسيد : "آقا شما با ایران فلان قدر معامله ميکنيد، و فلان رابطه و ضابطه را با جمهوری اسلامی داريد، آيا ممکن است که به این دلايل اقتصادی شما به عنوان نماينده دولت کانادا در ایران در پيگيری این پرونده کوتاهی کرده باشيد؟" آقا فيليپ مک کينون جواب دادند که :"خانم شما مثل اینکه از وضعيت مملکت خودتان خبر نداريد. ما با مملکت شما روابط تجاری داريم و روابط تجاری مان هم بر سر جايش است. همه ميدانيم که خانم کاظمی چرا کشته شد و چه کسانی مسؤل این قتل هستند. خودمان را گول نزنيم ما هیچ کاری نميتوانيم بکنيم."
سؤال من این است...آيا دولت کانادا واقعا هيچ اقدامی نميتوانست بکند؟ يا اصولا بايد چه ميکرد؟ قطع و يا کم کردن روابط تجاری با ایران چه سودی برای کانادا دارد؟ چه سودی برای ایران و وضعيت حقوق بشر ایران دارد؟
داد و ستد کانادا با ایران قابل توجه است. اگر به وب سايت دفتر خدمات بازرگانی کانادا برود درباره وضعيت روابط بازرگانی ایران و کانادا ميخوانيد
Iran has had one of the fastest growing economies in the Middle East and North Africa region during the first three years of its Third Five-Year Development Plan (2000-2005), during which Iran is expected to import about US$123 billion of goods and services, thus presenting an opportunity for Canadian companies to tap this market for goods and services the country needs.. Real GDP has grown by an average of 5.8%, and the overall macroeconomic situation has also improved. On the negative side, employment creation is insufficient to meet the rapid increase in the labour force, inflation is high and rising, and structural impediments to private sector development remain. The ever-present caveat to Iran's recent impressive economic performance is the one-dimensional nature of its economy: oil provides 80% of its export earnings and 20% of its GDP.
With respect to the volume of trade between Iran and Canada, Iran's imports from Canada during 2003 totaled over $230 million, representing an increase of 38.3% over 2003 and ranking Iran fifth among the countries in the region and 43rd in the world. Its exports to Canada totaled just over $63 million, ranking Iran 8th among countries in the region and 75th as a source of imports into Canada.
It is noteworthy that Iran's investment risk rating has fallen for the 5th consecutive year, according to the OECD.
As a result of improvements in Iran's economic standing, Iranian letters of credit are much better received now than they were two years ago. With respect to Canada, an agreement between the Export Development Corporation and Iran's Central Bank has paved the way for new exports to Iran.
من با آقای ميک کينون موافقم که کم کردن روابط بازرگانی برای هيچ کدام از کشور ها سياست مناسبی نخواهد بود. اما معتقدم که دولت کانادا ميتوانست و ميتواند برای يک نفر در ميان این همه بازی سياسی کاری کند. استفان هاشمی که ناخواسته در ميان این بهبوهه افتاده - شايد نتواند آن عدالت سیاسی را که هر کسی از ظن خود ميجويد کسب کند. اما اگر دولت کانادا درست عمل کنداستفان به کمک وکلايش شايد بتواند جبران خسارت های روحی ،جانی، و ماليش را از دولت ایران به شکل جريمه نقدی کسب کند. واقيعت امر این است عدالت سياسی برای کاظمی بسيار دشوار مينمايد و در این ميان استفان هاشمی قربانی پيچيدگی پرونده سياسی مادرش شده
مرگ کاظمی در کانادا هم گرد و خاک سياسی عجيب غريبی به پا کرد. در پارلمان کانادا روزی نبود که دولت ليبرال مورد حمله جناح مخالف قرار نگيرد. مرگ کاظمی تبديل شد به يک بازی سياسی مثل هر چيز ديگر در کانادا. مخالفين دولت ليبرال بارها از نخست وزير مارتين خواستند که توضيح دهد که چرا فشار بيشتری به ایران نياورده...و جناح محافظه کار هم که هميشه پيشنهاد های و اتهامهای عجيب و غريب در آستين داشت. اخيرا هم رهبر حذب محافظه کار حزب ليبرال را به همکاری با جمهوری اسلامی متهم کرد
در این ميان هم جوانی سرگردان به نام استفان هاشمی متوجه شد که مادر ميانسالش را از دست داده و بازيچه دست سياستمداران کانادايی شده. استفان هاشمی را دوبار تا کنون در جمع دوستان ملاقات کرده ام. قبلا مدل بوده و بايد بگويم بسيار آدم معمولی است. با وجود اینکه از کودکی در کانادا بوده به هيچ کدام از زبان های فرانسه و يا انگليسی مسلط نيست. نميتوانم بگويم که کند ذهن است ولی نه زبان سياسی را ميداند و نه حتی با راهنمايی وکلايش توانايی پيش بردن پرونده مادرش را در ميان این همه سياست بازی دارد. به دنبال عدالت است، ولی مطمئن نيست چه عدالتی ميخواهد. اگر مادرش در کانادا بطور تصادفی توسط پليس مونتريال به قتل ميرسيد قضيه خيلی متفاوت بود. تمامی مسئولين محاکمه ميشدند و استفان هم در آخر مقدار زيادی پول برای جبران خسارت روحی و جانی دريافت ميکرد. شايد هرگز مجبور نبود کار کند. استفان هاشمی انتظار چه عدالتی را ميتواند داشته باشد؟
بحث عدالت برای کاظمی بحث بسيار پيچيده ای شده. مانند مرگ کاظمی، عدالتش هم بازی سياسی شده. آنها که به فکر اصلاحات در ایران اند و جانشان از دست مرتضوی به لبشان رسيده، به هر بهانه ای نام آقا مرتضوی را به عنوان قاتل علم می کنند و خواستار برکناری مرتضوی اند. دست راستی های فرنگی و اپوزيسيون هايی که خواستار برکناری جمهوری اسلامی هستند هم مرگ کاظمی را سرمايه سياست های نيو کانسروتيوی خود کرده اند. آنها که دلشان از حزب ليبرال کانادا خون است، به هر بهانه ای نحوه برخورد این حزب با پرونده کاظمی را نقد ميکنند.اهميت سياسی این پرونده، بسيار است. اهميت انسانی این پرونده است که تحت شعاع مسايل سياسی قرار گرفته
در سخنرانی خصوصی فيليب مک کينون سفير سابق کانادا در ایران در ميان جمعی در دانشگاه تورنتو يکی از حضار از او پرسيد : "آقا شما با ایران فلان قدر معامله ميکنيد، و فلان رابطه و ضابطه را با جمهوری اسلامی داريد، آيا ممکن است که به این دلايل اقتصادی شما به عنوان نماينده دولت کانادا در ایران در پيگيری این پرونده کوتاهی کرده باشيد؟" آقا فيليپ مک کينون جواب دادند که :"خانم شما مثل اینکه از وضعيت مملکت خودتان خبر نداريد. ما با مملکت شما روابط تجاری داريم و روابط تجاری مان هم بر سر جايش است. همه ميدانيم که خانم کاظمی چرا کشته شد و چه کسانی مسؤل این قتل هستند. خودمان را گول نزنيم ما هیچ کاری نميتوانيم بکنيم."
سؤال من این است...آيا دولت کانادا واقعا هيچ اقدامی نميتوانست بکند؟ يا اصولا بايد چه ميکرد؟ قطع و يا کم کردن روابط تجاری با ایران چه سودی برای کانادا دارد؟ چه سودی برای ایران و وضعيت حقوق بشر ایران دارد؟
داد و ستد کانادا با ایران قابل توجه است. اگر به وب سايت دفتر خدمات بازرگانی کانادا برود درباره وضعيت روابط بازرگانی ایران و کانادا ميخوانيد
Iran has had one of the fastest growing economies in the Middle East and North Africa region during the first three years of its Third Five-Year Development Plan (2000-2005), during which Iran is expected to import about US$123 billion of goods and services, thus presenting an opportunity for Canadian companies to tap this market for goods and services the country needs.. Real GDP has grown by an average of 5.8%, and the overall macroeconomic situation has also improved. On the negative side, employment creation is insufficient to meet the rapid increase in the labour force, inflation is high and rising, and structural impediments to private sector development remain. The ever-present caveat to Iran's recent impressive economic performance is the one-dimensional nature of its economy: oil provides 80% of its export earnings and 20% of its GDP.
With respect to the volume of trade between Iran and Canada, Iran's imports from Canada during 2003 totaled over $230 million, representing an increase of 38.3% over 2003 and ranking Iran fifth among the countries in the region and 43rd in the world. Its exports to Canada totaled just over $63 million, ranking Iran 8th among countries in the region and 75th as a source of imports into Canada.
It is noteworthy that Iran's investment risk rating has fallen for the 5th consecutive year, according to the OECD.
As a result of improvements in Iran's economic standing, Iranian letters of credit are much better received now than they were two years ago. With respect to Canada, an agreement between the Export Development Corporation and Iran's Central Bank has paved the way for new exports to Iran.
من با آقای ميک کينون موافقم که کم کردن روابط بازرگانی برای هيچ کدام از کشور ها سياست مناسبی نخواهد بود. اما معتقدم که دولت کانادا ميتوانست و ميتواند برای يک نفر در ميان این همه بازی سياسی کاری کند. استفان هاشمی که ناخواسته در ميان این بهبوهه افتاده - شايد نتواند آن عدالت سیاسی را که هر کسی از ظن خود ميجويد کسب کند. اما اگر دولت کانادا درست عمل کنداستفان به کمک وکلايش شايد بتواند جبران خسارت های روحی ،جانی، و ماليش را از دولت ایران به شکل جريمه نقدی کسب کند. واقيعت امر این است عدالت سياسی برای کاظمی بسيار دشوار مينمايد و در این ميان استفان هاشمی قربانی پيچيدگی پرونده سياسی مادرش شده