در ورودی دفتر يکی از استادهای دانشکده ما که کرد-ایرانی هست با لوگو ها و پوستر های مختلف کاغذ ديواری شده. هرچی پوستر ضد کاپيتاليسم، جنگ، گلوبليزسيون، کوکا کولا، و طرفدار سلح و چپی بازی هست روی این درب ورودی يافت ميشه. من از این در خيلی بدم مياد. انگار که ارگان تبليغاتی ایدولوژيک شوروی در جنگ سرد هست. بگذريم که خيلی هم بی ريخت و بی سليقه هست. از بچگی از عکس و پوستر زدن رو در و ديوار اتاقم متنفر بودم. خيلی هم از اینکه جهانبينی کلی ام را توسط عکس . بيرق، لوگو ، و هماند اینها به دنيا اعلام کنم خوشم نمياد (شرمنده گرافیستها). برای گنجی احترام قائلم و هميشه معتقدم که این جنبش مدرن اصلاحات گنجی را حمايت درست و حسابی که نکرد، از موقعيت گنجی استفاده سياسی مناسب هم نکرد. من به شدت خواهان آزادی گنجی و ساير زندانيان سياسی عقيدتی هستم، اما لوگو نمی گذارم، شرمنده