این هم شعر مونتاژی بنده. شعر دوزبانه ميشه گفت؟ خواهش ميکنم نظرات و پيشنهادات خود را حتما اعلام کنيد، بلکه من بتونم تا قبل از کلاسم يک شعر از این ***و شعر بسازم

در درون من زنی بود
يافته بودمش سالها
نميابمش امروز
گم شده در ميان دو رانم

نميتوانم ایمان بياورم به آغاز این فصل سرد
نميخواهم که ایمان بياورم
فصل سرد من زودرس بود

امروز آيينه بر داشته بودم به دنبالش ميگشتم
در ميان عکس هايم
اوراقم
در ميان دو رانم

زن درونم صدايی خوش داشت
عاشق ميشد
حتی اگر عاشقش نبودند

سکوت
صدايش را ميشنوم
گویی که آواز ميخواند

She was a pretty little gosling
And a gay young gosling he
And I loved you he said so dearly
And I love you too, said she
But at last we must part, she whispered
I am off to the world, so long

آينه ام کو
صدايش را ميشنوم
صدای نوازش سيلی کذايی را
نامرد!

دو ران پروارم خفه اش کردند
دستهای زمختم هم نجاتگر نبود
صدايش را ميشنوم
نمي بينمش
فرياد مي زنم
برگرد

شششش
صدای کلفتم صدايش را خراشيد

زن درون من گم شده
به آينه مي نگرم
مردی می بينم
در آستانه ای فصلی سرد
تنها