بعد از سه سال فعاليت رسمی و چندين سال فعاليت غير رسمی در گروهای دانشجويی ایرانی من غلط بکنم اگر بار ديگر کاندید اینگونه فعاليت های داوطلبانه شوم. من همين جا ابراز گه خوری مفرط کرده و از تمامی همکارانم در این سالها ممنونم که اخلاق بسيار گند مرا تحمل کردند
این مطالب را در حالی مينويسم که از دارم از خواب ميميرم و تمام ديروز و ديشب را مشغول ميرزا قاسمی درست کردن برای 350 نفر فرنگی و ایرانی بودم. اگر مايل هستيد دست پخت مرا همراه با چاشنی عصبانيت و جنون ميل بفرماييد امروز تشريف بياوريد به برنامه رنگهای ایران در هارت هاوس. برنامه شامل فسنجان، خورشت کرفس، زرشک پلو، باقالی پلو،مرغ، ماست و خيار، کو کو سبزی و البته ميرزا قاسمی من خواهد بود. ساير غذا ها را مارکو سر آشپز هارت هاوس با همکاری بنده پخته. برنامه رقص و موسيقی هم براه است
و اما من از این شاکی هستم که این گروهای دانشجويی ایرانی شاهکارند. موقع انتخابات که ميشويد کلی آدم خود را داوطلب به همکاری ميکنند. وقتی موقع کار ميرسد، خيلی ها با کمال خونسردی دو دری ميکنند، دودرستان. جالب اینکه همين دوستان که اهل دودر کردن هستند، روز انتخابات برای رای گرفتن سر و دستی ميشکنند که بيا و بين. از همه با مزه تر بقيه اعضا هستند که مدام در حال کارند. اینها هم دو دره بازی دوستان را با هزار تعارف ایرانی بيخيال ميشوند و همه چيز به خوبی و خوشی ميگذرد
خيال دارم اگر خلاف قانون اساسی انجمن نباشد يک راپورت بنوييسم و این دوستان دودر را نصيحت کنم که ديگربه هيچ کار داوطلبانه ای تن در ندهند. چراکه نه تنها خودشان هيچ غلطی نميکند، باقی همکاران را هم به جنون رسانده و از هرچه کار داوطلبی بيزار ميکنند