From Frida the movie adopted and written by Sigal
This scene is certainly not my favorite, but it just made sense when I watched it for the second time. It is written as a monologue for Ashly Judd playing Tina Modotti.
از فيلمنامه فريدا نوشته سيگال
این صحنه را خيلی دوست نداشتم ولی وقتی امشب فيلم را برای بار دوم ديدم احساس کردم این صحنه برايم معنی خاصی داره. از این فيلم خوشم مياد برای اینکه هميشه به من احساس خوبی ميده. از فيلم بدم مياد برای اینکه چطور ميشه این همه کارکتر تاريخی خارق العاده در يک فيلم حضور داشته باشند و فيلم خارق العاده نباشه؟
I don’t believe in marriage. I think at worse, it’s a hostile political act, a way for small-minded man to keep women in the house and out of the way wrapped up in the guise of tradition and conservative religious nonsense. At best, it’s a happy delusion. it's two people who truly love each other and have no idea how truly miserable they are about to make each other. But….when two people know that, and they decide with eyes wide open to face each other and get married anyway, then I don’t think it’s conservative and delusional. I think it’s radical, courageous and very romantic.
ترجمه
من به ازدواج اعتقاد ندارم. در بدترين حالت، يک بازی سياسی خشن است. راهی برای مردان کوچک مغز که زنان خود را در خانه- دور از راه- نهان پيچيده در لباس سنت و مزخرفات محافظه کارانه مذهبی نگه دارند. در بهترين حالت، وهميست خوش. رابطه ای مابين دو انسان که به يکديگر به راستی عشق می ورزند و نميداند که يکديگر را به چه بدبختی راستينی خواهند نشاند. اما وقتی دو نفر این را ميداند و با چشمان باز تصميم ميگرند که در هر حال ازدواج کنند،ديگر محافظه کار و دچار توهم نيستند. بلکه به نظر من راديکال، شجاع، و رومانتيکند
This scene is certainly not my favorite, but it just made sense when I watched it for the second time. It is written as a monologue for Ashly Judd playing Tina Modotti.
از فيلمنامه فريدا نوشته سيگال
این صحنه را خيلی دوست نداشتم ولی وقتی امشب فيلم را برای بار دوم ديدم احساس کردم این صحنه برايم معنی خاصی داره. از این فيلم خوشم مياد برای اینکه هميشه به من احساس خوبی ميده. از فيلم بدم مياد برای اینکه چطور ميشه این همه کارکتر تاريخی خارق العاده در يک فيلم حضور داشته باشند و فيلم خارق العاده نباشه؟
I don’t believe in marriage. I think at worse, it’s a hostile political act, a way for small-minded man to keep women in the house and out of the way wrapped up in the guise of tradition and conservative religious nonsense. At best, it’s a happy delusion. it's two people who truly love each other and have no idea how truly miserable they are about to make each other. But….when two people know that, and they decide with eyes wide open to face each other and get married anyway, then I don’t think it’s conservative and delusional. I think it’s radical, courageous and very romantic.
ترجمه
من به ازدواج اعتقاد ندارم. در بدترين حالت، يک بازی سياسی خشن است. راهی برای مردان کوچک مغز که زنان خود را در خانه- دور از راه- نهان پيچيده در لباس سنت و مزخرفات محافظه کارانه مذهبی نگه دارند. در بهترين حالت، وهميست خوش. رابطه ای مابين دو انسان که به يکديگر به راستی عشق می ورزند و نميداند که يکديگر را به چه بدبختی راستينی خواهند نشاند. اما وقتی دو نفر این را ميداند و با چشمان باز تصميم ميگرند که در هر حال ازدواج کنند،ديگر محافظه کار و دچار توهم نيستند. بلکه به نظر من راديکال، شجاع، و رومانتيکند