"After One Comes None." You are Wrong, Sorry Ass!!




الان از طريق حسين این را پيدا کردم...آی من عشق کردم...آی من عشق کردم...این فوکويامای ديوث (يا به قول يکی از پيغام دهندگان کوکوياما) فکر می کند که کراوات می زند می رود مهمانی های شام نيوکانسروتيو ها و همه برايش دولا-راست می شوند مردم هم گاو اند و حرف های او را قبول می کنند.
به جان خودم مردم در عصر اطلاعات بلایی به روز این دست راستی های فلان فلان شده بياورند که آن ورش ناپيدا...
به اميد روزی که انترناسيونال ديجيتال شود و خوب چون خودمانيم امکان ندارد بشود فعلاً بد و بيراه های خلق الّله را به فوکوياما در صفحه پيغام مفت است گاردين از دست مدهيد.
عشق کردم و عشق کردم ديرارارام!
----
در همين رابطه روزنامه اعتماد ملی حسين شريعتمداری را خورد و هسته اش را هم تف کرد....
هو ها ها ها ها ها...هو ها ها ها ها ها ها
----
در همين باره این مقاله ارل شوريز در مجله هارپرز را با عنوان "دروغ گو های پليد: ليو شستراس، جورج بوش و فلسفه فريب خلق الّله" را از دست مدهيد.
با حال ترين قسمت اش اینکه دنبال این مقاله که گشتم اميد داشتم که دانشجويی چيزی آن را جايی به شکل غير قانون کپی-رايتی چاپ کرده باشد اما آن را در وب سايت يک پيتزا فروشی يافتم...يک مثال ديگر بر ضد تئوری های نخبه گرای "پايان تاريخ و قيوميت ابدی" آقايان سشتراس و فوکوياما که دال بر بی اهميتی افکار عمومی و طبقه کارگر دارد...این طبقه کارگر را هم گفتم که کون بسوزانم.