زنده باد مالتی کالچراليسم يا من چگونه دست از نگرانی برداشتم و زندگی را کردم


خوابم نمی برد.با خبر شدم که دوست عزيز ام بهمن اخيراً استرس زيادی به خاطر جلوخواهش می کنم اول اینجا کليک بفرماييد
افتادن سناتور ليبرمن
ملعون از
رقیب دموکرات میلیونر گوگولی ضد جنگ اش متحمل شده است.

شعر: سرم گیج می رود....گیج می رود سرم*

نگران اخبار را در اینترنت دنبال می کردم که ناگهان ديدم به کمک مالتی کالچراليسم، نازنين همان دخترک که بهمن او را به هتل برد و حسين با او صبحانه خورد و مرجان عصبانی شد و علی داد شق واره به او پيشنهاد داد که او را در شهر بگرداند- همان دخترک ایرانی خلبان- همان که از هر انگشتش هزار هنر می باريد و پستان هايش خوردنی بود و و درس علوم سياسی خوانده بود و از همه مهمتر دختر شايسته کانادا بود. بعلی با موهای سياهش و چشمان خمارش با همان اسم نازنين اش بود که نگران جان هم نامش در ایران نازنين فتحی، کمپین "نازنين را نجات دهيد" را آغاز کرد تا به آسيه امينی و ساير فعالين حقوق بشر- و البته زنان- ثابت کند که بدون پستان کاری را از پيش نخواهند برد.

من امروز به احترام نازنين کلاهم را بر می دارم و سپس آرام دکمه های بلوزم را باز می کنم و نوک پستان هايم را می فشارم تا برای حقوق بشر بلند شوند و شما هم وطن من راست کنيد و به نازنين فکر کنيد که انتظار حکم اعدام اش را می کشد. من کونم، این نجاتگر بشری را، بيمه می کنم تا بتوانم با آن جان هزاران دختر بدبخت جهان سومی را نجات دهم. من نازنين هستم و مالتی کالچراليسم مرا آزاد کرده است. پس من بدنم، این کالای گران بها را به خاطر نازنين تکان می دهم و به خاطر نازنين می رقصم.

"من به خاطر شما می رقصم

من خواب ديده ام

و در خواب

شما معشوق من بوديد

نازنين به هيچ گروه، سازمان و حزبی تعلق ندارد. نازنين به تمام گروه ها و افرادی که برای حقوق بشر، آزادی و مساوات بين زن و مرد فعاليت دارند کمک و همکاری می کند."

Batteries Sold Separately

------

*شعر از مهدی خلجی است