با تمام بی خوابی ام نشسته ام بيدار... دل در دل بنده نيست. نگران منتظرم ببينيم که چه می شود. اینقدر حرف برای گفتن دارم...اما فعلاً اینجا بيلبورد تبليغاتی جنبش زنان است.
دوستِ خبرنگارم از جلوی مجلس رد میشده، تماس گرفت که: آرام نشستهاند همه. معلمان و زنان. در هم. محوطهی جلوی مجلس پـُر است و پلاکاردهايی دستِ چند نفر است که میگويد "يک با يک برابر است" و غيره. تخمينِ او از جمعيت، چيزی حدود دو هزار نفر است. ساعتی که گروهِ هماهنگکنندهی مراسم 8 مارس برای جمع شدن جلوی مجلس اعلام کرده، 2 تا 3 بعدازظهر است و از الان کسانی جمع شدهاند به پاسداشتِ روزِ زن. خبرها را، تا جايی که بتوانم، مینويسم در اين ساعتها.
اين زنان ترسناك
تدابير شديد امنيتي در اطراف مجلس
تمام خطوط موبايل تاليا و خطوط دولتي در شعاع يكي دو كيلومتري اطراف مجلس از شبكه خارج شده اند، اين اتفاقي بود كه اگر اشتباه نكنم براي اولين بار در اوج شلوغ بازيهاي اطراف دانشگاه به عنوان يكي از راهكارهاي امنيتي از آن استفاده شد. اين اتفاق حتا در تجمع چند هزار نفري معلمين در مقابل مجلس هم تكرار نشد. حالا ببينيد اين خانمهايي كه قرار است امروز جلو مجلس تجمع كنند، چقدر موجودات خطرناكي تلقي مي شوند كه از اول صبح تلفنهاي منطقه را به خاطرشان قطع كرده اند. از نگاهي ديگر، اتفاقات اين چند روز نشان از قدرت عجيب و غريب جنس لطيف در حركتهاي بزرگ اجتماعي دارد و اينكه دولتمردان دگم ما با همه ي ندانم كاريشان از اين نيمه ي جامعه وحشتي خاص دارند و وحشتشان هم به جاست... دست مريزاد دختران.