چند روز پيش که برای نظاهرات به جلوی تورونتو سان رفته بوديم آقای محمدی را ملاقات کردم که دختر و پسرش از کانادا به و از طريق واشنگتن و اردن به عراق برده شده اند که از کمپ های مجاهدين در عراق ديدن کنند. سميه دختر آقای محمدی که سال 1997 شانزده سال پيشتر نداشته است همراه با گروهی ديگر از نوجوانان که از سوی خانواده هايشان به این کمپ فرستاده شده اند به عراق رفته و تا امروز سازمان مجاهدين به او اجازه خروج نداده است.

رفتار های غير قانونی و غير انسانی رهبری سازمان مجاهدين را مبنی بر حبس اجباری هوادارن از بسياری از ما که از راه دور با هواداران فعلی و سابق این سازمان در ارتباط هستيم پنهان نيست. در می سال 2005 اما برای اولين بار ديدبان حقوق بشر مفصلاً به نقض حقوق بشر در کمپ های مجاهدين پرداخت. راپورت ديدبان حقوق بشر يکی از مهمترين اسناد در این زمينه را با عنوان "خروج ممنوع: نقض حقوق بشر در کمپ های سازمان مجاهيدين خلق" را از دست مدهيد. تا آنجايی که من می دانم این راپورت به قدری بر رهبری سازمان گران آمده است که تلاش بسيار کرده اند که نويسندگان و سند سازان این نوشته را پيدا کنند و تنبه کنند. رفتار های تروريستی این سازمان هم که بر کسی پنهان نيست و از هرکسی خوششان نيايد، فاتحه اش خوانده است.

داستان سميه هم در کمپ اشرف به داستان ها و نقل قول هايی که در این راپورت می خوانيد (و حتماً بخوانيد) بی شباهت نيست. تفاوت عمده اینکه سميه فرزند يک خانوانده ایرانی و کانادايی است و با اینکه مقامات کانادايی و خانواده اش دارند تلاش فراوان می کنند که او را به کانادا باز گردانند، سميه همچنان در کمپ اشرف مبحوس است و زير فشار روانی بسيای زياد. خانواده او که در سال 2003 برای آوردن او به عراق رفته اند می گويند که سميه در غياب ناظران سازمان به کرات از آنها خواسته است که او را به کانادا باز گردانند. اما وقتی که مسئولين سفارت کانادا برای مصاحبه با سميه به قرارگاه اشرف می روند، آقای بهزاد صفاريان، از ناظران حقوقی سازمان مجاهدين اجازه نمی دهد که این مصاحبه بدون حضور ایشان صورت بگيرد و مدام مزاحم مصاحبه می شده است.

سازمان مهاجران و پناهدنگان کانادا در این باره می نويسد:

[Smayeh]Interviewed at Ashraf Camp, Iraq on 31 May o4. Interview monitored by (Saffari) Behzad the “legal advisor of the PMOI (MeK) leadership who refused to leave the interview and regularly interfered saying he was translating. Gov. of Canada provided interpreter who visa officer instead was only on who was to translate”

بعد از این مصاحبه که مسئولين اردوگاه اشرف از تلاش مسمر خانواده سميه برای نجات او آگاه شده اند،در بيست اوت 2006 از سميه ويديويی تهييه کرده اند که به گفته پدرش درست مثل فیلم هایی است که جمهوری اسلامی از زندانيان سياسی تهييه می کند و سپس با نشان دادن سيمه در حال تمرين نظامی سعی کرده اند که پذیرفتن او در کانادا را -با توجه به اینکه گروه مجاهدين خلق ترورسيتی شناخته می شود- با مشکل روبرو سازند.

من فکر می کنم کمترين کاری که ما می توانيم انجام دهيم این هست که به نهاد های حقوق بشری و همچين رهبری سازمان مجاهدين نامه بنويسم و امضا جمع کنيم و همين کار هايی که هميشه می کنيم. من سعی می کنم که تا چند روز آينده با پدر سميه صحبت کنم و اطلاعات لازم را از او بگيرم. واقعاً شرم آور است این بلايی که سازمان مجاهدين خلق بر سر هوادارانش می آورد و ما همه نسبت به آن بی تفاوتيم.

سعيد سلطان پور هم مفصل در این باره نوشته است که پيشنهاد می کنم حتماً بخوانيد

اسامي نو جواناني كه به عراق برده شدند

خط اعزام نو جوانان برا ي خروج از بحران نيروي جوان

نقض پيوسته حقوق بشر در سازمان موسوم به مجاهدين خلق: انگيزه انتشار و شواهد