بعد از ساعت ها درس خوندن تنها چيزی که خيلی حال می ده این هست که آدم برای اولين بار بره سر تا ته صفحه اول وبلاگ نانا رو بخونه و بعد به اینجا برسه که می گه:

((افزایش مشارکت زنان ایران در امور سیاسی: تحلیل دکتر
احسان نراقی))

احسان نراقي به حق يکي از مادرجندگان دو روي پست حقه باز
ايران بود که مانند باقي خودفروشاني از جنس بهنود به اين رژيم
پيوست
مردک مادرجنده تو گه ميخوري که حتي نام زنان ايراني را به دهان
متعفنت مياوري خفه خون بگير تا نوبت چوب بيس بال به کونت
چپاندن از طرف امثال من برسد منظورم چوب بيس بال واقعي
است نه سمبوليک مرتيکه خيک گه

نمی دونم چرا بر خلاف عيال و فرح خانم فحاشی های نانا اصلاً آزارم نمی ده...به نظر من خوبی اش این هست که به همه تقريباً فحش می ده و افتخار این رو به آدم می ده که بالاخره يک بار در نوشتار فارسی اسم آدم کنار واژه مادر جنده حضور پيدا کنه...فکرش را بکنيد خيلی از آدم های که نانا به آنها فحش های اساسی می ده به عمرشان هم خواب نمی ديدند که روزی کسی آنها را مادر جنده قرمساق بخواند
تصور چوب بيسبال کردن در کون احسان نراقی خيلی خنده داره....بايد بشناسيدش يا ازش شنيده باشيد تا بفهميد چه می گم!!