آقا ما در غربت کار فرهنگی ميکنيم، سخنرانی بر پا ميکنم، روزنامه چاپ ميکنيم، گروه کر راه ميندازيم، و آب حوضم ميکشيم. آقا غربت به جون خودم خوب چيزی، چون همه کار این ور دنيا ميشه کرد، يک اسم ایران هم بهش بچسبون تا ملی گرايی مردم را بر افروزی. اسمشو بذار روزنامه ایرانی، گروه موسيقی ایرانی، فرهنگ ایرانی، و آب حوض کشی ایرانی
آقا رفته بوديم
کنسرت گروه کر ایران. آقا همه هم دوستای خودمونن، به خدا. همه ماشا الّله دکتر مهندسن، دانشجو دکتری، فوق ليسانس باورتون نميشه از صد تا مطرب بهتر. اینقدر بنده خدا ها زحمت کشيده بودن. همش شش ماه بود که تمرين کرده بودند به چه خوبی می خوندن. بعضی جا ها حتی چند صدا ميخوندن. حرفه ای نبودن، ولی خوب بودن
اقا دوستای خودمون که خوب بنده خدا ها دکتر مهندسن، موسيقی دان نيستن....اما به جان خودم این رهبر گروه کر من را کشتانده بود. استاد محمد امان همه کاره در فن شريف موسيقی. ایشون انصافا خوب تار ميزنه، مکتب تار تبريز هم تخصصش هست . اشکال کار این هست که امر به آقای امان مشتبه شده که آهنگسازی و رهبری ارکستر ورهبری کر هم کار هرکسی است. لوريسم نبودی که ببينی چه رهبری ميکرد این استاد امان. دست ها بود که بيخود و بيجهت در فضا حرکت ميکرد... راست ميرفت، چب ميرفت... بالا ميرفت پايين ميومد. جای شما خالی بود لوريس جان يکمی با هم میخندييم. وقت کردين
این مصاحبه آقای امان با شهروند را بخونيد. يادتون نره که موسيقی محلی شناسی (اتنو موزيکولوژی) رو هم به تخصص های ایشان اضافه کنيد. آخه يکی نيست به این آقای امان بگه که اینقدر مردم گرامی در غربت را خر نپندارند. حالا من خودم هم بيخودی ادعا دارم ولی جون مادرت آقا اینقدر خالی نبد
آقا ارکستر و يادم رفت بگم. يکی پيانو بود، يکی فلوت، يکی ويلون، يکی آلتو، يکی ويلونسل. آقا باورت ميشه این صبا خدودمون شاگرد مجيد سينکی براشون فلوت ميزد...اگه مجيد ميدونست. باز دم صبا گرم لاقل ميزنه....خوبم ميزنه....ماه ميزنه...فقط الهی براش بميرم که با این خالتور ها ميزنه. الهی برای تمام این موسيقی دان های حرفه
ای بميرم که يا دارن اینجا خاک ميخورن و يا بي خيال هرچی ایرانی بازی شدن
آقا حالا چرا من پا شدم رفتم این کنسرت. خوب با اجازه تون این انجمن خودمون بر گزار کننده بود، بنده هم باید ميرفتم کمک. فردا هم احتمالا چوب در ماتحت بنده ميکنن برای این نوشته ام، ولی من ديگه خسته شدم. حالم بهم ميخوره از این غربت که گند زده به کيفيت و طبعيت و ظريفت هر هنری و ميخواد با يک ليوان ناسيوناليزم خوشمزه ایرانی هر مزخرفی را به خورد ما بده. آقا مگه مجبوريم گروه کر غير حرفه ای ایرانی با شرکت رهبر خالی بند و دکتر مهندس های علاقه مند تشکيل بديم. حالا فرض کنيم رهبر قحطی بود و ما هم همگی از عشق موسيقی داشتيم ميمرديم. مجبورين کنسرت بذارين بد هم خودتون رو آنقدر تحوييل بگيرين که وانمود کنين خودتون که هيچ هفت جد و آبادتون موسيقی دان حرفه ای هستند. بعد هم مردم بينوا در غربت رو دعوت کنيد بيان نفری 30$ پول بيلط بدن اونهم واسه يک پرس ورژن بد موسيقی ناستالژيک دوران کودکی. همه هم آخر سر خوشحالن، شما کنسرت دادين... مردم هم ياد گذشته ها افتادن و کلی حال کردن. ای وای داشت يادم ميرفت....با این کارتون کلی فرهنگ خاک پاک ایران را گسترش و اشاعه دادين. دمتون گرم
در پايان بايد متذکر بشم که صدای گلرخ حرف نداشت، بهدادم کاملا معلوم بود تمرين کرده. من هم خوب دليل سگ بودنم این هست که گشنه ام... آخه رژييم گرفته ام. مشکلات ديگری هم دارم که قابل بيان نيست
زت زياد