و من پسر عمه ای دارم
با بينی تيز
و چشمان ريز
که هرگز به زنش حق طلاق نداد
و شکمش را جلو داد و خنديد
که
شاعری هم شد کار؟
و آقای محترم
دوست دارم
شما را روزی
به پسر عمه خود نشان دهم
و بگويم
آقای محترم، عشقم، شاعر.
با بينی تيز
و چشمان ريز
که هرگز به زنش حق طلاق نداد
و شکمش را جلو داد و خنديد
که
شاعری هم شد کار؟
و آقای محترم
دوست دارم
شما را روزی
به پسر عمه خود نشان دهم
و بگويم
آقای محترم، عشقم، شاعر.