وبلاگ این رفيق قدیمی ما، پوريک را که در يک اقدام سلحشورانه روانه افغانستان شد که برای صليب سرخ جهانی کار کند را از دست ندهيد. پوريک مردی است گیاه خوار که تمام فعاليت ها و وظایف بشر دوستانه اش را به امید يک لقمه کباب بره آبدار (عملا نپخته) انجام می دهد. عاشقانه ترين خاطرات زندگی ام، با این مرد در حال خوردن استيک های نپخته، بره نپخته، و ماهی نپخته بوده است.

من و پوريک هردو سبزی خوارانی دوست داشتنی و مهربان هستيم که تنها در زندگی يک هدف را دنبال می کنيم و آن هم خوردن گیاه خواران چهار پا، پرندگان، دوسيزستان، آبزيان سخت پوست و غير سخت پوست، سخت پوستان زمينی، قارچ ها، جلبک ها، و انواع گياههای دريايی و غير دريايی و (همگی به شکل نیمپز.)

پوريک غير از خام خواری، آشپزی، وطن پرستی (همراه با اسانس نژادپرستی)، ایرانشناسی، تاريخ باستان خواندن، استعمال مواد غیر قابل بیان، قتل رساندن طالبان به شکل مشکوک و کشتن افراد بی خانمان علايق ديگری هم دارد. اتفاقا عکاس بسيار خوبی هم هست که عکس های او از افغانستان را از دست ندهيد.

اگر با پوريک دوست می شويد بدانيد که این مهربان وقتی به خانه تان می آيد نه تنها چراغ نمی آورد، بلکه هنگام رفتن (اگر برود) حتما مقاديری غير قابل رويتی کتاب از کتابخانه شما بلند خواهد کرد که بعدها شما این کتاب ها را در خانه ساير دوستانتان خواهيد يافت، زيرا که پوريک حافظه اش به درد عمه اش می خورد و کماکان فراموش می کند که از کجا کتاب بلند کرده است.