الان از طريق وبلاگ هاله فهميديم که روز ده ام بهمن قراره روز همبستگی وبلاگ نويسان ايرانی با دانشجويان در بند باشه. و همينطور که هاله نوشته اين دانشجوهای چپ در ايران خيلی بی کس و کار اند و بيچاره ها مثل دانشجو های دوم خردادی و اصلاح طلب نيستند که به دليل پاچه خواری هاشون از کسانی که نصفه ونيمه به قدرت وابسته اند وضع بهتری در زندان داشته باشند.
من واقعاً دلايل اين دستگيری های اخير دانشجوهای چپ و کلاً آدم های چپ رو درک نمی کنم. اينها نه خطر جدی اي برای دولت آقای احمدی نژاد هستند و نه با سازمان های خارجی در ارتباط اند. اين مسخره بازی های اخير جمهوری اسلامی داره منو کم کم ياد رفتار های بسيار غلط سياسی شون در سال های شصت می اندازه که دولت تبديل شده بود به عامل جنايت و در زندان ها و مردم بی گناه رو قتل عام می کرد!
بس کنيد ديگه! مگر نمی خواهيد سر پا بمانيد در اين دنيا! با اين کار ها نمی شود سر پا ماند! کی می خواهيد اين را بفهميد که بقا تان با اين خفقان ها ممکن نيست! شما نهايت اش همانطور که خود آقا گفت بايد با آمريکا تنش زدايی کنيد و همانطور که خودتان داريد بين خودتان همديگر را پاره پاره می کنيد که اين کار انشاالّله به اميد حق بيانجامد و شما هم وارد بازار های جهانی شود بايد بدانيد که سر چهار تا بچه چپ را زير آب کردن فايده اي برای اين سيستم تان نخواهد داشت! وقتی جناب آقای احمدی نژاد نيروو کم می آره و دست به دامن محسنی اژه اي می شه، همين است ديگه. حالا آقا افتاده به "رهبران کمونيست" افشا کردن و دستگير کردن. بابا جان رهبران کومونيسم ديگه چه صيغه اي هست؟ خيلی می خواهيد رهبر کمونيسم دستگير کنيد موقعی که آقاتون احمدی نژاد با چاوز ماچ می کنه بپريد دستگيرش کنيد. يک مشت دانشجو علاقمند به مارکسيسم که "رهبران کومونيسم" نيستند! اين مش يوسف (يوسف برازنده) پدر بزرگ فرح خانم آخر های عمر بينايی اش را از دست داده بود. خلاصه وقتی اين وانت ها و کاميون های باربری به مثل ميله های آهنی، تیرآهن و امثالهم پارچه قرمز آويزان می کردند اين بنده خدا ذوق می کرد و به ترکی می گفت "بولشويک لر گليپلر!" يعنی بولشويک ها آمده اند. حالا اين آقای اژه اي هم چهار تا پلاکارد سرخ ديده، دلش خوش است که "رهبران کومونيسم" دستگير کرده! مرتيکه احمق!
اه..يک مشت گاو
صفحه بالاترين مخصوص اين موج تازه دستگيری های دانشجويان