کس شعر هفته

بی برو برگشت شعری است از لوا زند:

زنانگی
چیزی در من شکل می‌گیرد.
از پاییز باردار شده‌ام.

و البته برای اينکه بی انصافی نکرده باشم و اعلام می کنم که یک کامنتی از ميرزا در گوگل ريدر پيدا کردم که رقابت تنگاتنگی با شعر لوا داشت. اين يکی من را يک نيم ساعتی شيرين خنداند. از گوگل ريدر داريوش محمد پور دزديدم که در آنها ميرزا در مداحی اين نوشته مهاجرانی نوشته است:
نثر جناب مهاجرانی برای من عزیز است. آنقدر که گمانم تنها کسی باشد که وقتی مذهبی می نویسد می خوانمش.

من هم البته غير از منش جناب آقای مهاجرانی، عاشق سينه چاک نثر شان ام. چرا که ايشان در کمتر از ده خط نوستالژی روستاشان را به کلاس تفسير مثنوی و "چای خوران با پیاله" وصل نموده و سپس فرودِ تحسين آميز بر روی کله مبارک غزالی را هم بر دفتر افتخارات مزخرف نويسی در ده خط شان اضافه می کنند. البته آنچه که باعث شده ميرزا به مداحی بيافتد آن جمله یکی مانده به آخر است. بالاخره وسط روزه داری باید نرخ هم تعيين شود و روزه عوام بشود پست تر از روزه والای انبيا و اوليا. و آی اين ميرزای ما عشق می کند وقتی مساله می شود مساله نخبه گرايی و پاچه خواری فروتنانه! درس زندگی است اينها به والّله!

از اينها گذشته آدم نمی تواند کامنت ها را نديده بگيرد و بعد لوای بنده خدا را که نشسته است خانه شعرش را می گويد و ماستش را می خورد را محکوم به کس و شعر نويسی کند وقتی وزير سابقا روشنفکر (و اکنون مهاجر) مملکت می نويسد:
گرایش به خدا و معنویت امری فطری ست. حتی اگر فرد هیچ نامی از دین هم نشنیده باشد. خداوند هم به اندازه وسعتی که ذهن و زندگی انسان داراست از او تکلیف می خواهد.

ببخشيد استاد، شما که به مساله فطرت انسان احاطه داريد تکليف ما را با اين مساله زنانگی و زاييدن ولو از طريق باراداریِ فصولی تايين می کنيد؟ اينکه انسان از پاييز باردار شود فطری است؟ گرايش به همجنس چه، فطری است؟ انسان لزبين شد چه؟ می شود به طور فطری باردار شود؟ از پاييز؟ آنوقت اگر لزبينی از پاييز بار دار شد خدا تکليف را از لزبين می خواهد يا از پاييز؟ زنانگی چه می شود؟


خدا از سر گناهان ما بگذرد اما گناهان شما خيلی ضايع اند آقای دکتر، قسمت باشد آن دنيا يک انجمن فمنيستی راه می اندازيم حسابتان را می رسيم!
---------------------------
عجب بدبختی گير کردم ها....اينو نوشتم و بعدش عذاب وجدان گرفتم که شب ميرزا رو خراب کردم و الان لوا می آد می خونه اون هم ناراحت می شه و مهاجرانی هم که به درک می خواد ناراحت بشه، بشه!
اما خودمانيم مردم، اين جريان کس و شعر هفته قرار است مثلاً کمی شوخی خيلی گزنده باشد. خواهش می کنم ناراحت نشيد.