دستور ساخت کامک به سبک خطه سرسبز گيلان
اگر ساليان سال است که نوستالژی بندر انزلی و کامک هايش شما را افسرده کرده است می توانيد خاطرات گذشته را باز سازی کنيد.
1- صبر کنيد تا يکی از اقوامتان در بوستون حالش به هم بريزد و برای کمک به آنها يک شبه به بوستون بشتابيد.
2- به سوپر مارکت محلتان (ترجيحاً استاپ & شاپ) رفته و يک دبه اوتز چيز بال بخريد.
3- درب دبه مورد نظر را باز کنيد و بگذاريد يک شب تا صبح در هوای مرطوب بوستون نم بکشد.
4- صبح زود از خواب بيدار شده و مانتو روسری يدکی مادرتان را بپوشيد و مقداری در بالکن چرخ بزنيد که روسری و مانتو شما نم بگيرد و به بدنتان بچسبد.
5-دبه چيز بال های نم کشيده را در آغوش بگيريد و دور از چشم عيال [بخوانيد شمر] چشم ها تان را ببنديد و چيز بال ها را دولپی ميل کنيد و تصور کنيد که در بلوار سر مُل نشسته اید و داريد کامک می خوريد.
در مقابل
می توانيد اینقدر مزخرف در وبلاگتان ننويسيد که هر بار خواستيد برويد ایران- فرح خانم ترسش بگيرد. با این روش می توانيد خودتان به بلوار رفته و اگر کامکی هنوز باقی باشد و جايش را به يک پفک سوسولی مدرن نداده باشد، کامک نم کشيده بخوريد.
در مقابل دوم:
به يکی از این جنبش های انقلاب مخملی بپيونديد تا اگر خبری شد اینقدر پارتی داشته باشيد که موجبات توليد کامک در سطح انبوه را مهيا کنيد. با این روش شما می توانيد در بندر انزلی بعد از استقبال مردم با سرفرازی و سربلندی به اعتصاب غذای خود پايان داده و کامک بخوريد.
در مقابل سوم (ورژن سرعتی):
ميسترس علی افشاری، فخر آور، شهريار آهی، سازگارا و امثالهم شويد و سعی کنيد همچون "دزيره" سياست های بين المللی را طوری تغيير دهيد که بعد از آپريشن فريدوم ایران، بلافاصله شما را مسئول کامک سازی بندر انزلی کنند.
1- صبر کنيد تا يکی از اقوامتان در بوستون حالش به هم بريزد و برای کمک به آنها يک شبه به بوستون بشتابيد.
2- به سوپر مارکت محلتان (ترجيحاً استاپ & شاپ) رفته و يک دبه اوتز چيز بال بخريد.
3- درب دبه مورد نظر را باز کنيد و بگذاريد يک شب تا صبح در هوای مرطوب بوستون نم بکشد.
4- صبح زود از خواب بيدار شده و مانتو روسری يدکی مادرتان را بپوشيد و مقداری در بالکن چرخ بزنيد که روسری و مانتو شما نم بگيرد و به بدنتان بچسبد.
5-دبه چيز بال های نم کشيده را در آغوش بگيريد و دور از چشم عيال [بخوانيد شمر] چشم ها تان را ببنديد و چيز بال ها را دولپی ميل کنيد و تصور کنيد که در بلوار سر مُل نشسته اید و داريد کامک می خوريد.
در مقابل
می توانيد اینقدر مزخرف در وبلاگتان ننويسيد که هر بار خواستيد برويد ایران- فرح خانم ترسش بگيرد. با این روش می توانيد خودتان به بلوار رفته و اگر کامکی هنوز باقی باشد و جايش را به يک پفک سوسولی مدرن نداده باشد، کامک نم کشيده بخوريد.
در مقابل دوم:
به يکی از این جنبش های انقلاب مخملی بپيونديد تا اگر خبری شد اینقدر پارتی داشته باشيد که موجبات توليد کامک در سطح انبوه را مهيا کنيد. با این روش شما می توانيد در بندر انزلی بعد از استقبال مردم با سرفرازی و سربلندی به اعتصاب غذای خود پايان داده و کامک بخوريد.
در مقابل سوم (ورژن سرعتی):
ميسترس علی افشاری، فخر آور، شهريار آهی، سازگارا و امثالهم شويد و سعی کنيد همچون "دزيره" سياست های بين المللی را طوری تغيير دهيد که بعد از آپريشن فريدوم ایران، بلافاصله شما را مسئول کامک سازی بندر انزلی کنند.