مسئالة حاج آقا-- آيا مساله حقيقت است؟
هست، نيست، هست، نيست، هست.....الّلهم صل علی محمد و آل محمد
هست، نيست، هست، نيست، هست.....الّلهم صل علی محمد و آل محمد
با شناخت نسبی که مهدی خلجی دارم می دانم که این روز ها چه می کشد از اینکه لبنان دارد ويران می شود. خودش قبلاً از بيروت و زيبايی هايش گفته است...
آنچه که من را امروز به شدت عصبانی کرده است مقاله اخير اوست که در وب سايت انستتو واشنگتن- محل کارش- به چاب رسیده. در این مقاله مهدی از ارتباط حزب الّله لبنان با ایران می گويد. از مدارس و بيمارستان هايی که کميته امام خمينی در لبنان ساخته است تا جاده ها، پل ها. نتيجه گيری مهدی اینکه "کار کار ایران است." مساله البته حقيقت است، لابد. لابد مهدی زمانی بهتر از این برای چاپ مقاله "اگر می خواهيد از شر حزب الّله خلاص شويد بزنيد دهن ایران را سرويس کنيد" اش پيدا نکرده است. شايد هم خبر های دست اولی دارد، از همکاران اش، ژنرال های ارتش اسراييل که از اذهان عمومی مردم ایران می نويسند. آنها بهتر می دانند. می دانم که نان شب را نمی دهد-- اما چطور است به جای مشاوره با ژنرال های اسراييلی مقاله کسانی را بخوانيد که قدرت برايشان معنی متفاوت دارد. به قول آقا رابرت فيسک:
The Israelis were yesterday trumpeting the fact that the missile was made in Iran as proof of Iran's involvement in the Lebanon war. This was odd reasoning. Since almost all the missiles used to kill the civilians of Lebanon over the past four days were made in Seattle, Duluth and Miami in the United States, their use already suggests to millions of Lebanese that America is behind the bombardment of their country.
بيروت که همه اش دار و درخت و ساختمان نيست. گوشت و پوست و استخوان نيز هست. همان قم هم که شما ترک اش گفته اید مهدی جان و امروز از نفوذ اش در لبنان می نويسيد، آنجا هم مردمانی دارد.پس به خاطر روز های خوب قديم هم که شده در ملاقات بعدی تان با فلان مشاور امنيت ملی آمريکا، عکس بدن سوخته کودکان فلسطينی و لبنانی را به خاطر بسپاريد و منتظر کودکان ایرانی باشد. احساساتی برخورد کنيد قربان-- شما که پر از احساس اید.