ببينيد کونيان عزيز،
*بعد از يازده سپتامبر در آمريکا يک مساله بسيار جالبی در فضاهای ایميلی و فضاهای مجازی اینترنتی رايج شد. در راه مبارزه با دشمن شماره اول آمريکا يعنی طالبان، بن لادن،صدام و نهايتاً کل مسلمين جهان، يک مشت عکس و پوستر و کارتون و کاريکاتور طراحی شد که در آنها بن لادن صدام و امثالهم را سی سی و اوا خواهر نشان می دادند و خاصيت های "زنانه"را به کمک نرم افزار های کامپيوتری گرافيکی نصيب شان می کردند.
در نوع بسیار رايج اش:
يا بن لان خم شده بود، بوش کونش گذاشته بود
يا بن لادن خم شده بود، صدام کونش گذاشته بود
يا صدام خم شده بود، بن لادن کون صدام گذاشته بود
يا بن لادن بز را می کرد
يا بز بن لادن را می کرد
و خلاصه این چرخه بکن بکن ادامه داشته تا اینکه پوستر مورد علاقه من هم سر و کله اش پيداش شد و این بار ساختمان بلند امپاير استيت (همون که تو فيلم کينگ کانگ هم هست) با زاويه چهل و پنج درجه وارد کون بن لادن شد. به عبارتی کير محور ترين (آقای آشوری جان آخه فاليک می شه نره ای؟) سمبل قدرت آمريکايی در کون بن لادن رفت. این در حالی بود که درست بعد از يازده سپتامبر کونی گری و بارونی گری تبديل شد به سمبل "آزادی" های آمريکايی و جایزه اسکاری که در خواب هم کسی نمی ديد يک بارونی تمام عيار مجری اش باشد مجری اش شد ایلن ديجنرس. در این ميان کونی های جريان اصلی سياست باز مثل جناب آقای آندرو سوليوان هم چپ و راست در اهميت نجات کونی ها از چنگ مسلمانان بی فرهنگ و تروريست های بی پدر و مادر قلم زنی کردند.
جالب اینکه هيچکدوم از این جنابان کونی و بارونیِ شديداً وطن پرست با غيرت متوجه این حملات جنسی ای که تير را به طرف صدام و بن لادن و امثالهم گرفت بود اما عملاً نشان اصلی اش کونی های جهان بود، نشدند و يا که اگر شدند به روی مبارک نياورند.
پيغام این عکس ها و پوستر ها خيلی رسا بود: دشمن ما اگر اسلام و بن لادن و صدام و امثالهم هم است همه اینها يک مشت ابنه ای خاله صفت کونی هستند.
برای جناب آقای کونی اعظم اندرو سوليوان و خانم بارونی اعظم ايلن ديجنرس پيام اخلاقی این مساله این بود که بعله شما کونی ها و بارونی ها را ملت آمريکا آدم حساب نمی کنند، اما حالا که این فرصت طلايی پيش آمده و کونی های وطن پرست آمريکايی این شانس را دارند که رگ گردن های بيرون زده شان را نشان مردم بدهند و غيرت خود را بنمايند و به این ترتيب شامل "ملت" حساب شوند، چرا که نه؟
این روز ها که رد کردن مساله کونی گری بسان رد کردن هولوکاست شده است گناه کبيره، يکی نيست به این کونی های وطنی (که ما را گاييدند اینقدر ایميل زدند که احمدی نژاد کوفت و احمدی نژاد درد) بگويد که آخه ابله ها، شما فکر کرده ايد که مثلاً خيلی در آمريکای شمالی وجود دارید که نگران وجودتان در ایران هستيد؟
همه آخوند ها کونی اند
تمام سران جمهوری اسلامی کونی اند
خود احمدی نژاد هم کونی است
می گيد نه؟ اینها عکس هاشو ببينيد!
و خاک بر سر هر گروه طرفدار حقوق همجنس گرايان که فکر می کند مشکل ما کونی ها سخنرانی احمدی نژاد در دانشگاه کلمبيا است.
احمدی نژاد هزار زر مفت زد که قابل بررسی است اما اینکه نظراتش در مود "نبودن همجنسبازی" در ایران الان پيراهن عثمان شده، يک مرحله تاريخی جالب است که باز سياست های (فرا) ملی کشور های "آزاد" و "مدرن" جهان در راستای اثبات "آزادی های" نمايشی شان، تصميم گرفته اند کون کونيان از هر رنگی بگذارند، حتی بد تر از آنطور که در ایران کونمان می گذارند. به این واقعاً می گويند کون به نرخ روز مفت دادن!
*هرچی می نويسم ایده های خود خودم نيست. قسمتی که مربوط به بن لادن و يازده سپتامبر هست حدود دو سال پيش در صحبت با سيما شاخساری و نظرات اون شکل گرفته و که اميدوارم این نظراتشو هرچه زود تر در يک مقاله ای جايی چاپ کنه که بنده هی مجبور نشم به صحبت های خصوصی ارجاع بدم.