ببينيد من ديشب در کمال افسردگی داشتم به پسر پنج ساله دوست خوبم اميد به زندگی می دادم. در جواب سئوالش که چرا هرچه بزرگتر می شود آدم های بيشتری او را دوست ندارند به او گفتم که مايوس نشود و سعی کند با هوش سرشارش "راه اش" را پيدا کند. سپس با وجود اینکه خودم به این امر اصلاً اعتقادی ندارم به پسر دوستم تاکيد کردم که خوبی اش این هست که به هر حال هميشه خوش خواهد گذشت.
امروز بعد از اینکه این مقاله را خواندم به حرف ديشب خودم ایمان آوردم. تا زمانی که آخوند های پان ایرانيستی که در گفتمان های دينی علمی به دنبال ظهور حضرت و اهميت سرزمين جغرافيايی به نام ایران مدرن در مسائل پيرامونی ظهور هستند من چه غم دارم.
واقعاً دارد خوش می گذرد!
امروز بعد از اینکه این مقاله را خواندم به حرف ديشب خودم ایمان آوردم. تا زمانی که آخوند های پان ایرانيستی که در گفتمان های دينی علمی به دنبال ظهور حضرت و اهميت سرزمين جغرافيايی به نام ایران مدرن در مسائل پيرامونی ظهور هستند من چه غم دارم.
واقعاً دارد خوش می گذرد!