آن طرف بود که تندش گرفته بود و می رفت وارد داروخانه می شد و می پرسيد: "آقا نفت داريد" بعد هم با شنيدن پاسخ منفی فلان مبارک را در می آورد و می شاشيد به در و ديوار و می گفت: "شاشيدم به این داروخانه که نفت ندارد!"حالا شده است حکايت این توقيف شرق و مصاحبه ساقی قهرمان. اولش آقايان تندشان گرفته بود به بهانه "مشکلات اخلاقیِ" ساقی قهرمان آمدند شاشيدن نمودند به شرق. بعد هم سيل تحليل گران و روشنفکران که به این مناسبت فلان ها را در آورده اند می شاشند بر کله زنان، جنسيت و جنسگونگی زنان، دگرباشان،کونی ها و بارونی ها، این وسط براهنی و شعر و شاعری را هم بی نصيب نمی گذارند که این ساقی "بی عفت" شاگرد براهنی ملعون است.


يکی نيست به اینها بگويد ابله ها فقط بايد شرق را می بستند که شما "خطر همجنس بازی" را حس کنيد و خود را در محاصره بيابيد؟ کجايش را ديده اید از این هم خطرناک تر است مواظب ماتحت تان در آرمان شهر اخلاقی تان وقتی به ديدار مرشدان اخلاق گراتان می رويد باشيد.

حوصله ندارم به این مزخرفات لينک بدهم اما يکی نيست به اینها بگويد برادران شما شاش داريد بشاشيد چيکار داريد که داروخانه نفت دارد يا نه!