تحلیل خاله زنکی/عمو مردکی اتحاد

مقاله اندرو سلووان که در آن وعده وعید های رییس جمهور های آمریکا در مورد مساله استقلال انرژی را بررسی می کند را، از دست ندهید. طنز تند و تیزی دارد این مردک، اگرچه همیشه اعصاب من را خورد می کند و اصلا از او خوشم نمی آید. همیشه یک نگاهکی با اکراه به وبلاگش می اندازم. در ضمن خواهشمند هستم که روی وبلاگش از طریق سیبیل چند بار کلیک کنید که از آمار وب سایتش به سیبیل برسد و با دیدن حروف عربی وحشت کند که مسلمانان وحشی که همگی جمیعا ضد همنجس گرایان هستند، می خواهند از طریق وبلاگ چوب در ماتحتش کرده و او رابکشند

وسط این شلوغ بازی های کارتون پیغمبر قسمت مورد علاقه من در وبلاگ سلووان استفاده ابزاری اش از افاضات بانوی مکرمه ارشاد خانم مانجی هست. این ارشاد خانم که کانادایی هست و من هزرگاهی باید قیافه نحسش را تحمل کنم، یک فاندیمنتالیست به تمام معنی است. داستان از این قرار که ارشاد خانم در خانواده شیعه به دنیا می آید و وقتی به مقام فخیم لزبینی نایل می آید متوجه می شود که فک و فامیل مسلمانش با لزبین بودن او مشکل دارند. از آنجایی که ارشاد خانم شدیدا نان را به نرخ روز می خورند، ایشان تصمیم می گیرند که با دیدگاه شریف فمنیسیم (تا کدام رنگ رنگین کمان باشد) یک راست بروند سراغ نص صریح قرآن و کتاب مقدس را نقد کنند. البته یک وقت فکر نکنید که ارشاد جان مثل فاطمه مرنیسی با دانش علم تفسیر و زبان عربی این کار را می کنند، خیر! ارشاد جان یک کلمه عربی هم بلد نیستند و یک عدد ترجمه انگلیسی قرآن را زیر بغل می زنند (احتمالا با وضو) و دنبال دلیل و مدرک الهی برای فراجنس گرایی می گردند و خوب یافت هم می کنند. بگذریم که ارشاد خانم این بی سوادی خود را با حمله با عرب ها توجیه می کنند. به نظر ارشاد خانم، عرب ها اسلام را به انحصار خود در آورده اند و سایر مسلمانان را آدم حساب نمی کنند و به همین دلیل هم هست که مانند متحجران مسیحی دوران میانه اصرار دارند قرآن را به زبان اصلی آن بخوانند و تفسیر کنند. دریغ از یک نیم نگاه به تفسیر طبری، که وقتی در جلسه ای من از ایرانی بودن طبری در تاریخ اسلام گفتم، ارشاد خانم خندیدند و گفتند من به ماقبل تاریخ سفر نکرده ام (من هم با چشم غره گفتم که شاید باید بکنی!). اما نون به نرخ روز خوری ایشان وقتی معلوم می شود که اسم کتابشان را می گذارند "مشکلی که اسلام دارد" و شدیدا پاچه خواری صهیون گرا ها را می کنند که مسلمانان جنایتکارند و در هلوکاست هم نقش داشته اند (خدا به دور که اگر کتاب را امروز می نوشت، لابد می خواست پای اجداد احمدی نژاد را هم وسط بکشد.) بگذریم که پول پروژه های تحقیقاتی اش را هم بعضا از صهیون گرا های در درون اسراییل دریافت می فرمایند. یک بار دوستم ایمان سر همین پول با او گیر داد خانم با آن قیافه خشنش بحث را فورا به حجاب کشاند و ایمان دوستم را به خاطر لچکش کلی مسخره کرد تا که ایمان به او گفت: " شاید اگر من هم کلان کلان پول از اسراییل می گرفتم عاملیتم را برای پوشیدن حجاب از دست می دادم، ولی من از دید تو (یعنی ارشاد) نمی توانم عاملیت داشته باشم چون به عنوان یک زن مسلمان تصمیم گرفته ام حجاب داشته باشم."

همه این خاله زنکی ها عمو مردکی ها را گفتم که یک راز بزرگ گی/لزبینی را فاش کنم. اصولا (حکم کلی نیست ولی خوب کلیشه ای است که همه می دانند)، مردان گی چشم دیدن زن های لزبین را ندارند و برعکس. یک جایی در موج دوم فمنیسم، مرد های گی با زن های لزبین چپ افتادند و دعوا هم تاریخی است. اینها که غیر از بار ها و دیسکو هاشان، کارنوال گی پارید و دایک مارچ شان هم جدا از هم برگذار می کنند، سر مساله اسلام و مسلمین ناگهان با هم یار دیرینه می شوند و به مبارزه با ظلم و استباد مسلمانی کمر می بندند. بعد از یازده سپتامبر هم که همین آقا آندرو سلووان و رفقا لزبین شان ناگهان وطن پرستی شان گل کرد و شروع کردند به دفاع از ارزش های دمکراتیک غرب مانند آزادی (ع). حالا این اتحاد گی ها و لزبین ها بر علیه اسلام را داشته باشید که خنده دار تر از این اتحاد بین مسیحیان، یهودیان، و مسلمانان است.

تنها یک بار در تاریخ معاصر مسیحیان ارتاداکس بی خیال آن شدند که یهودیان عیسی را کشتند و یهودیان بی خیال هلوکاست شدند و مسلمانان بی خیال فلسطین. و آن هم روزی بود که تصمیم گرفتند همگی باهم به جنگ گی ها و لزبین ها بروند و بر ضد ازدواج همجنس گرایان تظاهرات کنند. به جان خودم عجب دنیای گل و بلبلی است این دنیا
------------
در ضمن ظاهرا من با این محمد ناگفتی ها تله پاتی دارم. سیما الان به من گفت که او هم از ارشاد مانجی نوشته است. چند روز پیش هم که من خیال داشتم از فوکویاما بنویسم، محمد زود تر اقدام کرده بود که مقاله خوبش را اینجا بخوانید.