حسين را آزاد کنيد، بی انصاف ها

حسين را گرفته اند، من شک ندارم. همه آدم هايی که اين روز ها به من ايميل می زنند و دری وری می نويسند و انتقام گيری های سياسی می کنند، اين را نمی فهمند که حسين با تمام حماقتش با تمام بلاهايی که يک تنه به سر جنبش زنان آورد، الان در بد درسری افتاده است. قضيه چوپان دروغگوست، می دانم. من نگران حسين رفيق سابقم هستم. يک عالم روزنامه ها نوشته اند، همه با شک، که گويا اين کار خودش است. يا که يک بازی امنيتی است. همه شما فلان فلان شده ها که به اين روزنامه ها اطلاعات نادرست داده ايد، از کجا می دانيد بازی است؟ از کجا اطمينان داريد؟ چرا با زندگی کسی بازی می کنيد که الان معلوم نيست کجاست و از خودش نمی تواند دفاع کند.

مردم، وکلا، طرفداران حقوق بشر، در اين ايميل ليست های تورونتو همينطور دارند چرند و پرند می نويسند و به اسم حق و حقانيت به خورد مردم می دهند که حسين بازداشت نيست، دارد همکاری می کند. بازداشت نيست؟ شما از کجا می دانيد؟ از کجا می دانيد که من نمی دانم؟ همکاری اصلاً يعنی چه؟ که حسين می کند و پس مستحق اين است که بازداشت باشد؟ هر بلايی سر هرکه آورده، همه از او متنفريد، خوشحاليد که بزنندش؟ پدرش را در بياورند؟ خوب ديوانه ايد ديگر!! همه حرف های حسين، تمام خشونتی که به همه ما اعمال کرد، همه در حوزه متن بود. تفنگ که نگرفت کسی را بکشد. الان بازداشت است و شما همه جشن گرفته ايد؟ شواهد هم کافی نيست؟ چطور برای همه آن قبلی ها که گرفته بودند، شواهد کافی بود؟ خودش گفته چيزی ننويسد؟ چطور سينا را که گرفتند، گوش نداديد! خوشتان است که يک آدم به خاطر يک مشت اشتباه گنده همه چيزش تباه بشود برود پی کارش؟

من نمی دانم چه خبر است. اما نگرن حسين ام که جهان نيوز می گويد به جاسوسی برای اسرائيل اعتراف کرده است. اين من را نگران می کند. می ترسم قربانی اش کنند. حيف است که قربانی شود. يکمی انصاف داشته باشيد.