در بالاترين يک سری بحث بر سر مساله بهايی ستيزی در ايران بالا گرفته و حالا ملت دارند چپ و راست لينک می دهند به اين سايت های مزخرف تبليغاتی شيعه که پر از دروغ های تاريخی و خشونت کلامی بر علیه بهاييان است. سه ساعت است دارم وسط کتاب هام، مقاله هام و اينترنت دنبال ترجمه فارسی مقاله های خيلی خوبی که دانشمندانی مثل محمد توکلی طرقی، جانت آفاری، نگار متحده، شاهپور راسخ، نادر سعيدی، موژان مومن، تاد لاسون، دنيس مککوئن...(و خيلی های ديگه که الان يادم نيست) نوشته اند می گردم و يک نسخه فارسی از تحقيقات هم نيست که من اينجا بخواهم به آن اشاره کنم. در اينترنت هم هرچه گشتم، مقاله درست و حسابی که تنها جنبه تبليغاتی و فرقه گرا نداشته باشد، پيدا نکردم که نکردم. من واقعاً نگران وضعيت توليد دانش در زبان فارسی هستم. به دليل سياست های جمهوری اسلامی نازنين و به خاطر اينکه بيشتر اين دانشمندان برای تاريخ نگاری و تحقيقات شان به هر حال بايد با ايران در تماس مداوم باشند و هرزگاهی هم به ايران سفر کنند، ناچارند به شکلی مراقب متون فارسی که به اسم آنها چاپ می شوند باشند. به گمان ام توليد دانش به زبان فارسی (در واقع عدم توليد دانش) در مورد بهائيان هم مشمول همين حکم کلی است.
يکی از سفارش های اکيدی که به بنده می شود اين است که خودم را محکوم به تبعيد نکنم. فکر می کنم اين ترس از تبعيدِ خود خواسته و ناچاری خيلی دارد روی روند ايجاد دانش به زبان فارسی تأثير می گذارد. خود بهائی ها هم که بی خيال بازار های ايران شده اند انگار و اين روز ها بيشتر در حال تبليغات فرقه اي در مناطق ديگر اين کره خاکی اند. اين مساله زندگی بهائيان در ايران خيلی مساله تاريخی مهمی است و من فکر نمی کنم بهائيان هيچ جای ديگر دنيا مشکلاتی مشابه بهائيان ايران داشته باشند. اما با اين حال، به نظر می رسد که اين دليل کافی برای ايجاد دانش بی طرف (و علمی) و ترجمه تاريخ نگاری های دانشمندان متخصص تاريخ بهائيان در ايران نيست. آنچه که مسلم است اما ايجاد دانش در مورد مسائل تاريخی پيرامون شکل گيری جنبش بابی و بهاييت بسيار فقيرانه است و جوانان بالاترين امروز صد سال بعد از کسروی همچنان دارند، حرف های کسروی را اين بار با چاشنی آخوند های حجتيه به خورد مردم می دهند.
به هر حال برای آنها که انگليسی می خوانند اين وب سايت خوان کول يک مجموعه خوبی از مقالات و کتب مربوط به مطالعات بهائی را شامل است.
يک مجموعه خوبی از مقالات علمی در چهارچوب مطالعات بهائی
اسناد تاريخی به زبان انگليسی
با اضافه اسناد و مدارک به زبان فارسی و عربی
يک مقاله خوب از خوان کول در مورد بنيادگرايی بهايیان آمریکا و سياست های فرقه گرايی
اين هم يک ويديو ديگر در مورد زندگی بهائيان ايران-که البته يک مقدار نمک فلفلش زياده
بهائی ها در آفريقای جنوبی (من اين يکی رو نديدم)
اين هم يک پروموی کوتاه در مورد يک مستند که در باره زندگی بهائيان در مصر ساخته شده است. اين فيلم در مصر ممنوع شد.
اين هم اين مستند معروف بهايی ها در حياط پشتی ما، که من هرگز نتوانستم آخرش را ببينم چون هر بار اين گوگل ويدوی خاک بر سر خراب شد. داستان اين مستند خيلی با نمک است و دو اسرائيلی کنجکاو می شوند که بدانند در ساختمان های زير باغ های باب چه نهفته است. خودشان را به هزار در تخته می زنند که اين مهم را کشف کنند.
الان متوجه شدم که يک موجودات فضايی اي اين فيلم را به فارسی ترجمه کاملاً مزخرف و بهائی ستيزانه کرده اند (امم که می تونه اين کار احمقانه رو بکنه جداً؟ کمی فکر کنيد! واقعاً چه کسانی اينقدر احمق و علاف اند).
به هر حال کسانی که انگليسی بلد نيستند می تواند ترجمه کاملاً دروغين و خالی بندی اين فيلم را با دوبله فارسی ببينيد در چهار قسمت:
قسمت اول
قسمت دوم
قسمت سوم
قسمت چهارم
تاکيد می شود که اين فيلم خيلی سرگرم کننده است و اين دوبله مزخرف کاملاً بی انصافی و دروغين است. نسخه اصلی اش که زيرنويس انگليسی دارد کاملاً توصيه می شود. من خير سرم يک بار معمار و طراح باغ های باب فريبرز صهبا را ملاقات کردم و اگر اين فيلم را زودتر می ديدم می توانستم از او بپرسم که جريان اين ش هر زير باغ های باب چيست! حيف...در ضمن آدم بسيار محترم و جالبی بود آقای صهبا، درست مثل همه بهائی هايی که تا به امروز شناخته ام و خيلی هاشان صميمی ترين دوستانم هستند.
و از همه ويديو ها بهتر...عارف است....عارف شاهکاره!