ديشب نوشتم:
عای صبح روزی که شبی را بيدار بودم:
خدايا مرا از منجلاب اين دنيای آکادميک رها کن و به منجلاب هيجان انگيز تری بيافکن!
الهی آمين"

بعد هم نوشته ام را نابود کردم از ترس نمره. حال شما بخوانيد که در شانزدهمين کنفرانس مطالعات زنان ايران در وين چه ها گذشته. خدا رحم کند وقتی ليبل های مارکسيست فمنيست و ليبرال فمنيست به جان هم می افتند. گلبرگ باشی از نگرانی هايش در مورد وضعيت وخيم مطالعات زنان می نويسد، شهرزاد مجاب جوابش را می دهد. و سيبيل می رود که چرتی بزند و بيشتر فکر کند. شايد روزی در مک دونالد شغل مورد علاقه اش را پيدا کند.