از وبلاگ سايه


پارسال می‌رفتم به یک سالن بدن‌سازی که ایرانی زیاد تویش رفت و آمد داشت. از مربی بگیر تا مراجعه کننده و ورزشکار و …
من آن موقع یک همکار سیاه پوست داشتم که گاهی همراه من می‌آمد آن‌جا و چون ورزش‌کار حرفه‌ای بود، بعضی وقت‌ها به من کمک می‌کرد که فلان دستگاه را این طور استفاده می‌کنند و فلان حرکت را ده بار تکرار کن و از این حرف‌ها…
یک روز عصر یک مربی ایرانی مرا کشید کنار و گفت : خواهر من، شما ایرونی هستی، منم ایرونی هستم. وظیفه‌ی من اینه که به شما بگم بعضی حرکاتی که این یارو سیاهه به شما یاد داده، مناسب شما نیستن و هیکلتون شبیه سیاه‌پوستا می‌شه اگه ادامه بدید. از ما گفتن…
ااین داستان را کنار دو تا داستان آیدا گذاشته بودیم در مورد همین ورزشگاه مزبور و مدت ها شده بودند مایه‌ی خنده‌ی ما. یکی‌ش این که همکار ایرانی آیدا بهش گفته بود من صلاح نمی‌دونم شما برید اون ورزش‌گاه. اون‌جا یه سری فقط می‌یان برای دختر تور کردن. یکی هم باز مربوط می‌شد به یکی از مربی‌ها که اگر می‌دید دختر ایرانی غلط ورزش می‌کند، مشتری خودش را بی‌خیال می‌شد و سریع می‌آمد خودش را می‌رساند و داد و بی‌داد می‌کرد که خانوم نکن. نکن. اون باسن غلطه. اون حرکت دست غلطه. لااله الاالله…
از مجموعه‌ی این داستان‌ها به این نتیجه رسیده بودیم که زن ایرانی ناموس مرد ایرانی است، هر جای دنیا که باشد. و کلی این جمله را به طنز استفاده می‌کردیم.

امروز این‌جا را باز کردم و دیدم چه‌قدر جوک ما رنگ واقعیت دارد و خودمان بی‌خبریم. کامنتی که چشم من را گرفت این بود:

من مخالف پیشرفت دختران ایرانی نیستم اما فکر نمیکنم تنها راه پیشرفت برای این بازیگر خوب کشورمان حضور در امریکا و بازی در فیلمهای هالیوودی باشد .
گلشیفته ناموس ایران است
دوست نمیدارم که چنین عکسهایی از او به نمایش گذاشته شود.

بقیه‌ی کامنت‌ها هم خواندنی‌اند.