خدمت خوانندگان محترم سیبیل عرض کنم که این نیک آهنگ صبح" پیغوم" داده که اگه یک چیزکی در سیبیل ننویسم، یک پسوند تبل خیکی دماغوی عاشق نصیبم خواهد کرد. نیک آهنگ معتقد است که یک وبلاگ نویس واقعی بایستی به خوانندگان محترمش خیلی احترام بگذارد و وقتی دل و دماغ ندارد، گشادی اش می آید، حال ندارد، مایوس است، یا که عاشق شده ... مراتب امر را به اطلاع عموم برساند. من هم با عرض پوزش و طلب مغفرت باید بگویم که ننوشتنم از سر گشادی و خیکی و دماغو بودن است و اگر خداوند یاری داد و ربطی به عاشقی هم پیدا کرد حتما شما خوانندگان عزیز را در جریان خواهم گذاشت.
و اما اکنون که سر آغوش (لپ تاپ) بر شکم نهاده و تایپ می کنم بهتر است به اطلاع عموم برسانم که بعد از مراسم پول جمع کنی دیدبان حقوق بشر به مناسبت وجود امید معماریان عزیز، بنده یک عدد مطلب توپ در باب سیاست های پشت حقوق بشر (کدامین حقوق، کدامین بشر؟) را نیمه نوشته بودم که همین شازده کارتونی نیک آهنگ جان (جانم به قربانش، یک لینک می دهد با هزار منت) به من گفت: " نه! نمی خواد اینو پست کنی....بعد همه می گن این دختره عقده ای باز غر می زنه!"
حالا سر فرصت وقتی آب ها از آسیا افتاد من هم غرغرم در باب سیاست های حقوق بشری خواهم زد که یک وقت سر دلم نماند.
باز هم حالا که لپ تاپ بر شکم نهاده ام، بهتر است تولد صنم را، جایزه پرستو و اون یکی آقاهه، و البته جایزه امید را هم تبریک بگویم.
از این فرصت استفاده می کنم به یک پیغام هم به آن بهروز غریب پور بد اخلاق می دهم که لیلی فرهادپور نازنین را از خانه هنرمندان فراری داد. آقای غریب پور شما خیلی کارگردان تاتر بی خودی هستید، همان به پاچه خواری دولتمردان بپردازید که در این کار بسی حرفه ای هستید.
یک پیغام هم برای مادر عزیزم دارم، که چون در اتاق بغلی نشسته و مدام سیبیل می خواند، همین جا اعلام می کنم. "مامی جان من هوس دوشبره کوتاب کرده ام، فردا برام می پزی؟
پایان پستی #$@ و شعر برای شادی روح نیک آهنگ!