پزشک يا جنايت کار!
اينجا، در اين خراب شده، همه ايرانی ها می خواهند يا دکتر(همان پزشک) بشوند يا مهندس. برای همين همه ايرانی ها می دانند که برای دکتری اول بايد يک چهار سالی علوم ترجيحاً طبيعی بخوانی و بعد هم يک امتحان سراسری بدهی و بعد هم اگر نمره هايت خوب باشد مصاحبه می شوی و اگر خدا بخواهد دکتر. اين عشق به دکتری هم مختص ايرانی ها نيست و افغان ها، پاکستانی ها، هندی ها، چينی ها، کره اي ها و ...همگان در مسابقه دکتری سالانه شرکت می کنند. با وجود تمام تلاش دانشگاه های پزشکی برای انتخاب دانشجويانی که صلاحيت کامل برای شغل شريف پزشکی را دارند، همه ساله بسياری انسان علاقمند به پول، مقام،و منزلت وارد اين دانشگاه ها می شوند.
الان در هارپرز خواندم که يک تيم از پزشکان آمريکايی در عراق رفته اند در کار صادرات کلييه و چشم. اين تيم پزشکی عده اي را اجير کرده اند که کشته گان جنگی را زود شناسايی کنند و کلييه و چشم آنها دزديده و صادر کنند. آنها برای هر کلييه سالم چهل دلار و برای هر چشم بيست و پنج دلار می دهند. خلاصه از سربازان آمريکايی گرفته تا عراقی ها جنازه ها امروز در عراق دستکاری می شوند.
اين مقاله را که خواندم ياد رفيقی در کافه دانشگاه افتادم که از اهالی يکی کشوری که نام نمی برم بود. هميشه باهم دعوا داشتيم. اين رفيق ما که با مسلمانی من مشکل داشت، آن سالهای طالبان شديدا حامی حکومت آقايان و ظلم شان به زنان بود. شديدا هم ضد کليمی بود و معتقد بود که همه کليميان را بايد کشت. چند وقت پيش در خيابان ديدمش و گفت که همين روزهاست که دکتری اش تمام شود.
در دلم گفتم بيچاره آن يهوديان و زنانی که در مطب اين "پوفيوز" به طور تصادفی خواهند مرد.