بکشم پايين؟

هوووورااااااااا من سکولار ام!

فرح خانم هميشه موهای من رو کوتاه کوتاه نگه می داشت و من هميشه مجبور بودم در خيابان های تهران برای اثبات جنسيت زنانه خودم، شلوار مبارک را پائين بکشم و نداشتن عضو شريف مردانه را به هم بازی هايم نشان دهم. دختر ها با من بازی نمی کردند می گفتند "پسرم" و پسر ها اصرار داشتند که حتماً "دول" مرا ببينند! حالا البته بر عکس شده است. ديشب يکی از دوستان خانوادگی قديمی يقه بهمن را گرفته است که اين "نازلی" جنسيت اش چيست؟ با کی می خوابد؟ چه طوری می خوابد!

اين بساط سکولار و اسلاميست هم جدی بسان اين "کير" نداشته بنده مايه خوشبختی است. يک عمر به "سکولار" ها جواب پس داده ام که چرا "من اسلاميست نيستم" و قسم و آيه که بابا اين حرف های من "اسلاميست" بودن نيست. خدا رو شکر يک پست مدرن فراساطوری پست کلنيال بومی با عقل فرديدی اش خوب فکر کرد و بالاخره فهميد، که بنده با تار و پودم سکولار ام . اما حالا "تکلبف" چیست؟ من عاشق آش نذری ام، می می رم برای سينه زنی در مسجد، هرزگاهی دست به دامن حضرت حق می شوم، صلوات نذر می کنم، صدقه می دهم، پول لای قرآن می گذارم، قرآن می خوانم، احتمالاً خيلی بيشتر از حسين درخشان کتاب تفسير و کلام و فقه و احکام و فلسفه اسلام و تاريخ اسلام خوانده ام... تکلیف چیست؟

البته حسين جانم با اين همه فوکو و دريدا خوانی اش عقل اش نمی رسد که لااقل همين گفتمان "دولتی/حکومتی" را بشکافد و سيستم های درونی قدرت اش را بررسی کند و دنيا برای اش در دوگانه های -سکولار=دشمن، حزب الّلهی=دوست- آقای شريعتمداری است که اين روز ها معنی دارد (چون خودمانيم ديگه اين پست کلنياليسم اش همچين ناجور احمدی نژاديسم محض است پنداری سخنگوی دولت فخیمه است در وبلاگستان).

بنابراين از اينکه حسين جانم در میان اين دوگانه های سکولار و اسلاميست که در منطقه مورد بحث ما (خاورميانه) عمل می کند، بنده را مفتخر به سکولار بودن کرده است بسيار خوشحال ام و اميد است که دوستانی که خود را چپ راديکال می دانند، از جمله قوم و خويش های خودم اينقدر بنده را محکوم به اسلاميست بودن نکنند که خوبيت ندارد اين روز ها!

در نهايت بايد بگم که بنده به عنوان يک مسلمان فراساطوری پست کلنيال فمنيست شکمو، از شما خواهش می کنم که بنده را به تمام افطاری ها، مراسم و مجالس مذهبی، نوحه خوانی، و مولودی ها دعوت کنيد.

هرکس در مورد ادعا های بالا شک دارد، ايميل بزنيد، وقت بگيريد که بکشم پايين برای خاطر شما!