جاسوس بازی لب دريا خوش است


کامپيوترم مرد...
فردا می روم ببينم کامپيوتر ارزان می توانم پيدا کنم يا نه.
توجه شما را به يک خبر دلنشين جنجالی که از طريق عبدی کلانتری به دستمان رسيد جلب می کنم:
به گزارش آقای جيم لوب از ای پی اس این تعطيلات آخر هفته باهاماس محل عشق و حال هرچی آدم ديوث است. در این کنفرانس به سبک گردهمايی های استعماری قرن نوزدهم سرنوشت ایران گويا قرار است کنار دريای کرائيب و نزد لولی وشان ماساژور تعيين شود. آقايان نيوکانسروتيو های کله گنده که توسط خبرچين های بومی ایرانی شان (خبرچين بومی همان نيتيو اینفورمنت است) با انواع و اقسام داروهای گياهی و طب سنتی ایرانی آشنا شده اند هم اکنون با استفاده از سنگ پا، سفيد آب، و واجبی خود را برای رفتن به این گردهمايی محرمانه آماده می کنند. در مکالمه تلفنی که عباس ميلانی با برنارد لويس داشت به او گفت که " این واجبی ای که برايت فرستاده ام از سلاح های بسيار خطرناک بيولوژيک هم هست." برنارد لوئيس با تعجب پرسيد: "جوون من!!"

از فوايد بسيار خوب این کنفرانس این هست که در رخت کن هتل شرکت کنندگان بالاخره خواهد توانست پاسخی برای سئوال جنجالی تاريخی "بالاخره &^% آمريکايی ها کلفت تراست يا *&^ ایرانی ها" پيدا کنند. صاحب نظران معتقد اند که در این چالش همه اميد ما به مهدی خلجی است. اما برخی ديگر معتقدند که ایشان به دلیل تعصبات مذهبی اش به عنوان يک تئوريسين شيعه ممکن است از رويت آلت خود توسط هيت داوران حيا کند که در این صورت آبروی ایران در خطر جدی است.
اصل خبر را از اینجا بخوانيد.
****
لازم به تذکر است که ما شانس آورديم این اجنبی جريان این کنفرانس را لو داد وگرنه این هم وطنان ديوث ما که اصلاً به روی مبارک شان نمی آورند و تمام رفتار هاشان اخيراً شديداً محرمانه شده است.
خدمت وکلای آقايان که الان ایميل می زنند وتهديد به پيگرد قانونی می کنند عرض شود که اولاً شما مگر خواهر و مادر نداريد با این موکلانتان و دوماً از آنجاکه موکلان عزيز تان از شانس گند ما شخصيت عمومی هستند (پاپليک فيگر) بنده حق قانونی ام هست که حال شان را بگيرم. در ضمن مطلب فوق طنز است. مشاور حقوقی دانشگاه ماهم گفت که شما هيچ غلطی نمی توانيد بکنيد.
-------
در همين رابطه ها....ما لنگ خود را برای آمريکا باز نمی کنيم: نانای کبیر مچ آذر خانم رامی گیرد