نازلی رژيم گرفته. يک روزه فقط، ولی ميخواد اینجا اعلام کنه که بيفته تو رو در بايستی. انگيزه نازلی کسی نيست جز حسين آقا....نازلی از عنفوان کودکی عاشق حسين اقا شد. مدرسه اش روبروی خونه حسين آقا بود ، هر روز صبح حسين آقا رو ديد ميزد که ميرفت سر کار. چه سر کاری البته...مگه عاشقی هم شد کار
حسين آقا هر سال که مياد کانادا، نازلی ميره سلام ساليانه اش را بکنه و بوس ساليانه اش را بگيره. هر سال حسين آقا بدون استثنا ميبرسه که نازلی چرا اینقدر چاق شدی. امسال اما اگه حضرت اعظم ياری فرمايد....حسين آقا همين يک نگاه و ديگه هيچ
حالا تو رو خدا بهم نصيحت نکنيد که چه جوری رژيم بگيرم و چه جوری ورزش کنم. خودم بلدم به خدا يک عمره که چاقم کلی هم کتاب خوندم و دکتر رفتم. فقط کمی فراخ باسنم و زن عمل نيستم
يک نصيحت: اگه دنبال يک انگيزه ای چيزی ميگرديد به ترانه "چه خوشگل شدی امشب " با صدای آقا اريک کلمپتون گوش فرا دهيد